پارسال با هم اتاقیم ی دعوای خیلی شدید کردیم مقصر اون بود زیاده خواه بود و من همش حرمت نگه میداشتم بعدش آنقدر دروغ پشت سرم گفت تو خوابگاه ، ک خوابگاه رو برای من جهنم کرده بود من خیلی بهش خوبی کرده بودم منو تنها و مظلوم گیر آورده بود همه رو علیه من کرد و حتی خواهرش رو آورد سراغم با اینکه خودش پنج سال از من بزرگتر بود منم ی آدم بی زبون و ترسو بودم روزای خیلی بدی رو گذروندم
حالا دیشب منو تو خوابگاه دید اومد سراغم من تحویلش نگرفتم ولی میگفت من اشتباه کردمو تو آدم خوبی برای من بودی و چند بار خواب دیدم که حالت خیلی بده تابستون میخواستم بهت زنگ بزنم اما ترسیدم از واگنشت تو این ماه هم دو بار خوابت رو دیدم میگفت من بهت فکر نمیکردم ولی خوابت رو دیدم یک صدقه بده و
من میخوام دوباره دوست باشیم و مثل خواهر باشیم و ..... اول نظرتون رو راجب این بگید
و دوم اینکه راجب خوابش :دقیقا این مدتی ک این میگفت خواب بد دیدم راجبت من درگیر ی رابطه احساسی بد بودم و این ماه که گذشت واقعا روزای خیلییی سختی رو گذروندم ، این خیلی ذهنم رو درگیر کرد چرا باید این خواب رو ببینه
نظرتون رو بگید شما بودید چ واکنشی میدادید میخواد بیاد منو ببینه حرف بزنیم