من یه کار تک شیفتی میخوام برم سرکار بقیه روهم بشینم درساموکارامو برسم ولی هرجاااا رفتم گفتن خبر میدیم دیگه خبری نشده دوستم یه شیفت میره کلینیک سرطان یه شیفت دستیار دندانپزشک میگم چطوری این کارارو پیدا کردی گف والا منکاری نکردم مامان بابام کارمندبانکن اونا به همکاراشون گفتن پیدا کردن واسه کارای ساده هم باید حتما پارتی داشته باشیم؟! خسته شدم دیگخ
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
والا دیگه پول دوره های اینارو ندارم کل پول تو حسابم 300تومنه یه آدمایی میرن سرکار هیچی نخوندن و بلد نیستن خوشبحالشون واقعا این همه چیز شمردم کارایی رو رفتم درخواست دادم که دیپلم هم برمیداشتن ولی هیچ
از دوران خوارزمشاهیان من در نی نی سایت خواننده خاموش بودم😂اگه دوست داشتی واس حل مشکلاتم ی صلوات بفرس🙃یخ زیر لب گفت :(چه فایده که زندگی کنی و کسی را دوست نداشته باشی ؟چه فایده که کسی را دوست داشته باشی ولی نگاهش نکنی!) روزها یخ به آفتاب نگاه می کرد. خورشید و درخت می دیدند که هر روز کوچک و کوچک تر می شود. یخ لذت می برد ،ولی خورشید نگران بود. یک روز که خورشید از خواب بیدار شد تکه ی یخ را ندید. نزدیک شد. از جای یخ ،جوی کوچکی جاری شده بود. جوی کوچک مدتی که رفت، توی زمین ناپدید شد. چند روز بعد، از همان جا، یک گل زیبا به رنگ زرد، به شکل خورشید رویید.هر جایی که آفتاب می رفت، گل هم با او می چرخید و به او نگاه می کرد.گل آفتاب گردان هنوز خورشید را دوست دارد، او هنوز عاشق خورشید است. ❤️✨