من توی بچه داری و خونه داری کم نذاشتم بخدا رنگ بیرون و بازار و دوست نمیدیدم ولی تو خونه ب خودم میرسیدم اوایل ازدواج همه جور فشار و تنشی بهم وارد شد اون آدم خوبی بود اما من سنم کم بود الکی گیر میدادم دعوا درست میکردم
ولی بعدش بهتر شدم الان دوساله تلافی اون روزا درمیاره بهم تهمت میزنع و بد شده و میگ انقد بی احترامی کردی خسته شدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ن اصلا کوچیکترین بی احترامی به منو خونوادم نکرد باتموم بحث هایی که داشتیمتا حالا توهین وفحش نداده بهم نه معتاده نه شکاک نه دست بزن داره هیچ اصلا خیلیم رابطمون خوب بود و منو دوس داشت یه زمان میگفتم بیا جدا شیم گریه میکرد ولی الان..
خودت خدایی نکرده خطایی نکردی؟من هیچی فقط زبونم دراز بود
منم هم زبونم دراز بود جواب میدادم هم هرچی میشد طلاق طلاق میکردم هی میگفتمبیا جداشیم طلاقم بده سند ازدواج کو بهم بده برماقدامکنم یا هربحثی میشد جای خوابمو جدامیکردم ازش اونم می اومد التماس که بیا رو تخت وفلان..