2777
2789
عنوان

توروخدا بیاید دعاتون میکنم

101 بازدید | 23 پست

 کمتر از یک ماه عروسی کردیم پیش مادر شوهرم زندگی می‌کنیم امروز اومده سراغم میگه بیا بریم خونه خواهرم من نرفتم حالا شوهرم پیام داده کا چرا نرفتی میگم تازه بیدار شدم میگه خو میگفتی یک ساعت دیگ بریم 

حالا چی جوابشو بدم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اووو چه توقعایی دارن 

بگو من برای زندگیم برنامه خودم دارم ، هر موقع دلم تنگ شد یا هر زمان که وقتم ازاد شد بهش سر میزنم والا

هر تصمیمی میخوای بگیری بگیر ولی یا با تموم وجود پاش بمون یا کاملا بیخیال شو‌، دو دل بودن آدمو‌ نابود میکنه 🥲
خیلی پیش مادر شوهر بده مثلا غذا درست میکنم میاد خونه هی میگه چی گذاشتی

ولی سعی کن اصلا دعوا درست نکنی که تو مقصر بشی مادرشوهرت خوبه بشه با سیاست رفتار کن که اگرم کسی مقصر میشه تو نباشی

بگو به فکرم نرسید بگم ساعت دیگه بریم تازه بیدار شده بودم اصلا حواسم نبود ولی خب چرا باید زور باشه که ...

همیشه اینطوریه تا یه چیز میشه میره طبقه بالا به شوهرم زنگ میزنه خبر میده 

حتی برای دستمال  خونی میومد سراغ من بهش نمی‌دادم سریع زنگ میزد به مامانم به اون میگف مامانم زنگ میزد به من با من می‌کرد دعوا

از همین حالا حد و مرز مشخص کن که یه عمر نجنگی و اعصابت خرد نشه

الان اومده میگه شام درست کن تا ما بیایم پایین گفتم من نمیتونم برای تعداد زیاد غذا بزارم

بگو یکم کسل بودم ،اگه میرفتم ،ظاهرم نشون میداد،ممکن بود برداشت بد کنن،بمونه یوقت سر حال بودم دعوتش م ...

پدرم در اومده بخدا 

شوهرمم تا یه چیز بهش میگن ور میداره پیام دادن به من که ارع تو درست رفتار نکردی

مادرشوهرت میگه؟؟؟یعنی زندگی با مادرشوهر عذاب الهیه

ارع الان اومد گفت منم گفتم برای تعداد بالا نمیتونم درست کنم گفت پس شما بیاید بالا گفتم باش بعد میگه من شاید مهمون دعوت کنم اگه مرغ کم آوردم میام از تو میبرم

ارع الان اومد گفت منم گفتم برای تعداد بالا نمیتونم درست کنم گفت پس شما بیاید بالا گفتم باش بعد میگه ...

جات بودم میگفتم مامان جان من وقت ندارم آشپزی کنم خودمم نمیام بالا والا هرچی رفت و آمد کمتر دخالت و بی احترامی کمرچتر

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز