عزيزم ما مادرشوهرمون بيوه نيست ، داستان داريم
خدا كمكت كنه
سخته
فكر كن شب عقد ، مادر شوهرم به شوهرم ميگفت عشقم ، جيگرم
نه قبلش ، نه بعدش اصلا همچين حرفي نزد
بعدشم مارو تنها نزاشت ، من حسرت خلوت شب عقد موند توي دلم ، با اينكه شوهرم خونه مجردي داشت
رفت اونجا موند كه ما نريم
خدا خودش نبخشه اگر از قصد اين كار رو كرد