دقیقا الان بدتر از قبل شده. مثلا از جلو چشای من بخواهم یا زن فلان فامیل خیره میشه از پایین تا بالاششو.
یا حرف های رکیک و بعد ک نکاش میکنم بهم اخم میکنه میگ چته خوشت نمیاد هررری
قبلا میگفت چشم ببخشید
ب من ی طلسم داد بذارم تو بالشت شوهرم ، ک مثلا مطیع من بشه !!! همین ک گذاشتم ، فرداش گفت بیدار شو خونه ها رو تمیز کن ، اومدم اینجوری نباشه ها ! ( تا اون روز اصلا هیچ وقت نگفته بود بیدار شو فلان کن ،، اصلا گیر نمیاد ) . یا دعوا کردیم ، گفت حاضر شو ببرمت خونه بابات .... کاملا عوض شد . خلاصه طلسم شو انداختم سطل اشغال
راستی اینم بگم .... ی بار جای یکی دیگه رفته بودم ، اونم مرتیکه دزد بود . دعا داد گفت تو آب حل کن بریز تو رخت خواب تون ک شوهرت عااشقت بشه ، شبی ک ریختم ،، فرداش بچه ۶ ماهم سقط شد ناگهانی ! بدون علت خاصی . و کلی هم دعوا و بدبیاری
دقیقا شماره اونی ک پیشش میزفتنو یجوری از اداره پست گرفتم .
یجوری صحبت می‌کرد شبیه پاکستانی ها .میگم چرا مشهدی حرف نمیزنن!
۳ سال پیشم و ۶ سال پیش هم خواهر شوهر نکبتم تواینوارا بود برای من و داداشش ک بهم بزنه. ک بمن توجه نکنه و..
شوهرم اعتقاد کمی داشت.
بعد ک رفتیم اولین بار و همه چیو گفت. فت ک خانوادش دشمنان و باید حرف زتشو گوش کنه خوب شده بود باهام.
شوهرم گفته همه چی راسته.
دومین بار ک رفتیم بچیز دیگ گفت ک خانوادت دشمنت نیستت زنت عقل نداره و....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز