نه کو مسئولیتش
ی هفته اس مریضم با زبونم خودم گفتم ببر دکتر دیگه نمیتونم تحمل کنم ضعیف شدم برد و خرج کرد هزار بار میکوبه سرم فلان قدر خرج کردم دو روز صبر میکردی نمیمردی که بیمارستان دولتی برات وقت می‌گرفتم
خدا شاهده همین امروز گفت🥲
عاقلانه انتخاب کن عاشقانه زندگی کن....
درضم عاشق هم باشی تو زندگی اینقد پیچ وخم هس بعضا ادم متنفر میشه اما طرف رو دوست داشته باشه بعد چندلحظه یا روز یادش میره بازم میشه دوست داشتنی براش ....دوست داشتن از عشق بهتره وبا ارزشتره ...پس شوهرتو دوست داشته باش تا متنفر نشی....دیگه ازدواج کردی به این چیزا فکر کردن مصادفه با خیلی چیزا
اختلاف سنیت زیاده عزیزم درست عین من. البته سن ملاک نیست. آدم با یه مرد پنجاه ساله با کلاس خوشتیپ و عطر و ادکلنی ازدواج کنه که توی رابطت گرم باشه و محبت کلامی داشته باشه بهتر از یه پسر جوان ولی آسمان جله
متنفرم از همه مردا
تمام عشقمو می‌خوام برای پسرم خرج کنم همین الان هم همینه
و با سه سال سن آنقدر بهم محبت می‌کنه میبوستم تا ناراحت میشم میاد بغلم می‌کنه میگه مامان چی شد
یا دراز میکشم میاد نازم می‌کنه با زبون شیرینش میگه عزیزمم ...
گاهی با خودم میگم اگه ازدواج کنه و دیگه اینجوری محبت نکنه چقدر ممکنه من دلم بشکنه و به عروسم حسودی کنم😅
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز