امروز سالگرد ازدواجمون بود ولی جفتمون یادمون رفته بود

اخه چی شد اینطوری شد؟

دعواتون شد

یا بیماره

یا خانوادش پرش کردن؟

خانواده ش پرش کردن

دعوامون شد

الانم یک هفته ست ازش بی خبرم اومدم خونه پدرم

اونم هیچ خبری ازش نیست

خب انشاالله فردا شاید سورپرایزت کنه

تو که آشتی میکنی. یعنی الان اشتباه نکنی طلاق بگیری که دستت به هیچی بند نیست. به خصوص که پزشکی قانونی هم نرفتی برای طلاق خیلی اذیت میشی

اما عزیزم قشنگ برنامه بریز.

جز پول مهریه ات ازش پول رهن یک خونه نزدیک بابات رو تیغ بزن. حتی شده بازیگری کن. نقش یک بازیگر عاشق و مهربون رو برای دو سال بازی کن. تازه شاید پول ماشین هم بتونی ازش بگیری. بعد که این دوتا رو ازش کش رفتی نوبت اینه خود واقعیت بشی.

به این قضیه فکر کن. فکر کن یک شغلی رو انجام میدی که حقوقش میشه رهن خونه و ماشین. آیا این شغل ارزش نداره دو سال انجام بدی؟

میدونم خیلی سخته اما الان طلاق بگیری برات سخت تره. بعد طلاق بی پول باشی هی توی باتلاق افسردگی فرو میری. 

فقط خیلی محکم بچه دار نشی. یا اگه هم داری بیشتر نیاری