عزیزم من الان خبر دارم بخاطر اینکه همون مامان زنداییم این طرف و اون طرف حرف زده
من چرا قبلا خبردار نبودم
من حتی نمیدونستم آوردنش امروز مامانم گفت
بعد مادرشوهرم اینطرف شهر خبر داشته قبل از من
در ضمن ما شهرمون کوچیکه همه فامیل هستن
خونواده زنداییمم تو همیت کوچه هستن
چی بگم والا هردو مقصرن شاید یکی بیشتر یکی کمتر ولی هیچکدوم صدرصد بی تقصیر نیست...حالا هرچی که هست انشالله که ازاین به بعد زندگی خوبی داشته باشن داییتون حالش خوب شه سرپابشه زندگیشون سروسامون پیداکنه ومشکلاتشون حل شه
جدا از این بحثا چه فامیل پیچ تو پیچی دارین😵💫گیج شدم..چرا اینقد فامیلی ازدواج میکنین...
واقعا زندگی کردن با قوم شوهر خیلی عذاب آوره حتی اگه فرشته باشن....بنظرم اگه خانواده شوهر کمکی هم میکنن بخاطر جبران کمبودهای پسر خودشونه پس منتی نیس
اونا تو کوچه بودن داشتن حرف میزدن
در تراس خونه دایی هم باز بود وقتی اینقدر بلند جیغ زدن که ما از تو خونه صداشونو شنیدیم اونا تو کوچه نشنون
جدای شما چه مدلیه؟؟؟
عزیزم من خونواده شوهرم تو همه کاریم سرک میکشن مدام قصد شکر آب کردن رابطه منو شوهرمو دارن بعد از ۵ سال و ۹ ماه هنوز کاری داشته باشن غر میزنن بیا کمکمون
اونوقت زنداییم که تا به حال کاری برای خونواده بابابزرگم نکرده و کاری بهش ندارن مثل خیلیا فضول نیستن هر کی میاد خونه داییم یا هرجا میرن بفهمن و خبردار باشن اگه این جدا بودن نیست پس چیه؟
من حاضرم جای زنداییم باشم با اون شرایط
والا من خونم تو شیشست
زنداییم همه میدونن مقصر خودشه و خونوادش
اینو من نمیگم اینو همه آشناهای مشترکمون میگن همه اطرافیان
حتی روزی که داییم با داداش زنداییم دعوا کرده یکی اومده به داییم گفته چرا کتکش زدی نمیدونی این خونواده منتظرن یکی کتکشون بزنه دیه بگیرن گشنه نمونن
عزیزم داییمم کم از اون ناراحت نبود
میدونی بخاطر رفتار زنداییم چقدر حرف از مردم شنیده که گفتن زنش رفیق داشته تو اون شهر که میگفته نمیام؟؟
مام بهش گفتیم خودت برو اما میگفت خسته شدم دیگه
میگفت نمیخوامش خیلی اذیتم کرده
ببین چقدر تو این چندماه اذیت شده که قید زنی که ۲۰ سال باهاش زندگی کرده رو زده
