2777
2789
عنوان

دخترایی که مامانشون رو دوست دارند رو درک نمی کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 1535 بازدید | 86 پست
پس کجا بود؟استارتر خودش گفته بیاین بگین داشتن یه مامان خوب چطوریهمنم جواب دادم!شما چرا ناراحت شدی؟!

دلش میگیره خب

ازدواج تو سن ۱۸ تا ۲۴ مثل ترک کردن یه مهمونی تو ساعت ۸ شبه که مهمونای خاص ساعت ۱۰ به بعد میان 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

میشه بپرسم دقیقا مامانت چیکار میکنه یا چ کارایی میکنه ک باهاش اینقد رفیقی منم میخاام دخترم باهام دوس ...

اوایل اینطوری نبود 

ی سری کلاس رفت دوستای خوب پیدا کرد باهاشون جلسه رفت  یهو زیر و رو شد

بهم احترام میذاره  وقتی ایرادهاشو میگیرم قبول میکنه  اونم ایرادهای منو میگیره  پا ب پام همه جا میاد  هر گندی بزنم هی نصیحت نمیکنه بجاش تذکر میده و و و

اینم بگم من ۳۱ سالمه..  نوجوونی اینجوری نیس

دلت میخاد با رفیقات باشی

بزرگتر ک میشی عاقل میشی بیشتر خانواده دوست میشی

اینجوری بگم ک هم من هم مامانم کلی تغییر کردیم

دوستان اسمم صرفا شوخیه! تراپیست هستم با 12ساعت کار در روز!  اگ تاپیک میزنین،‌ تحمل نظر متفاوت رو هم داشته باشین. باتشکر.

عزیزممممم💞💞

منم خیلی رابطه م با مامانم خراب بود 😔

خیلی ها 

اصلا دوسش نداشتم ازدواج کردم 

الان خیلی تلاش می‌کنم اون احساس ناخوشایند رو کنترل کنم محبت کنم مامانم زن به شدت سرد و درونگرایی هس 

مهربونه ولی مهربونی ش رو نشون نمیده 

من حتی یادم نیس بغلم کرده باشه من راحت بغل بابام میرم ولی اون نه همیشه یه حریمی بوده 

دوست داشتی چطوری بودچه کارهایی انجام میداد و چه کارهایی نمیکرد تا حس بهتری کنی عزیزم

من فقط دلم میخواست منو همینطور که بودم قبول داشت 

به خاطر چیزای کوچیک دلمو نمی شکست

با تبعیض باهام رفتار نمیکرد چون دختر بودم 

یه ذره حمایتم میکرد که تو زندگیم به جایی برسم نه اینکه مانعم بشه و منو فقط برای رفع نیازهاش ببینه من عملا پرستار و خدمتکارشم همین

مادرمن گندنموندک نزنه به زندگی من وخودش جزتیزهوشانیابودم توسن ۱۷سالگی به خواسته ی خودش شوهرم دادبخاطرکاراورفتارای اشتباهش ۱۱سال باهمسرم جنگیدم ،خیلی اشتباه داشت خیلی ولی بی حدواندازه عاشقشم یه تارموشوبه دنیانمیدم

خواهی ک جهان درکف اقبال توباشدخواهان کسی باش ک خواهان توباشد

من مادرم هیچ وقت منو اونجوری بودم قبول نداشت همیشه میگفت آرزوم بود دخترم مثه دختر فلانی باشه مهم نبو ...

حس میکنم مامانت دوست داره ولی خب بلد نیست چطور باید رفتار کنه ،آگاهی نداره، یا اصلا حواسش نیست کارها و حرفاش چه اثر بدی داره 

آخه مگه میشه یه مادر بچشو نبینه و دوسش نداشته 

اصلا به محض اینکه بچه آدمو بعد زایمان میدن بغل آدم انگار کل محبت و عشق ک علاقه دنیا تو قلبت سرازیر میشه و تا آخر عمر یه مادر هم این علاقه باهاشه، ان‌شاالله خودت مادر میشی میفهمی چی میگم 


شاید مادرت تو زندگی مشکلاتی رو تحمل کرده و از نظر اعصاب یکم ضعیفه( دیدم همچین مادرایی رو که کلی بچه رو دعوا میکنن فحش میدن، کتک میزنن و قرص اعصاب هم میخوره)


نمیدونم ولی کلا نمیشه قضاوت کرد ، خیلی ناراحت شدم برات خیلی ان‌شاءالله بزودی یک آدم خوب سر راهت قرار بگیره که خودت یه خانواده عاشقانه و نرمال و عالی بسازی عزیزدلم❤️

اره دیگه فایده نداره هر چیزیو که نباید حس میکردم تجربه کردم

چن سالته ؟

دوستان اسمم صرفا شوخیه! تراپیست هستم با 12ساعت کار در روز!  اگ تاپیک میزنین،‌ تحمل نظر متفاوت رو هم داشته باشین. باتشکر.

عزیزممممم💞💞منم خیلی رابطه م با مامانم خراب بود 😔خیلی ها اصلا دوسش نداشتم ازدواج کردم الان خیلی تل ...

مرسی 💔😢

من حتی توقع عشق و محبت ندارم از خانواده ام 

کاش حداقل یه رفتار عادی داشتیم من همیشه تو استرسم از بس مامانم سرم جیغ زده از بچگی گاهی صدای جیغش رو تو خوابم میشنوم و از خواب میپرم 

نو خونه ی ما فقط عشق و محبت معطوف و مامانم و پسرشه 

پدرم که حتی نمیشه باهاش حرف زد خوبه که حداقل بابات باهات خوبه 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز