تهیه امکانات 1
حسرت و فشارهایی در زندگی که به دلیل توضیح ندادن انتظارات و علاقه ها در زمان خواستگاری به وجود میاد. لازمه که دختر و پسر توضیح بدن که چه امکاناتی میخوان و مرد چه امکاناتی را میتونه فراهم کنه تا بعد از ازدواج شاهد نباشیم که زن بگه فلان وسیله رو میخوام و مرد بگه هرگز اون رو تهیه نمیکنم. زنی که دنبال فلان وسیله ها باشه رو دوست ندارم. خونه ای از من میخواد که من از زندگی در اون فراریم. من فکر نمیکردم او دنبال این چیزها باشه. زن بگه من فلان وسیله رو میخوام مرد بگه از نظر من اضافیه. یعنی دورنمای آنچه که میخواهیم یا نمیخواهیم را باید توضیح بدیم.
مردی که سخت خرج میکند و برای هزینه کردن مقاومت نشان میدهد و چرا و برای چه زیاد می آورد و در هزینه کردن ها باید خودش به ضرورت انجام دادن مجاب شود، وگرنه میلی به اقدام ندارد، پیش از آنکه مردی خسیس یا تنگ دست را نمایش دهد از مردی که توانمندی امنیت بخشی دارد، بیرون مانده است. (کتاب زندگی، دکتر حبشی)
یکی از مهمترین نشانه هایی که مرد امنیت بخش را نمایش می دهد، سخاوت در کنار پذیرش زودرس است. مردی که برای اعتنا کردن به درخواستها و نیازهای خانواده، چه مادی باشد و چه رفتاری زودپذیر و گشاده دست است. اعضاء خانواده مردی را امن محسوب میکنند که برای بیان و دستیابی به مطالبات و درخواست هایشان، احساس ممانعت از وی نداشته باشند و نترسند که واکنش او به درخواستشان رد کردن و نفی کردن است (کتاب زندگی، دکتر حبشی)
نکته ی مهم در این مسئله آن است که مرد در هزینه کرد یا اقدام نسبت به درخواستهای اعضاء خانواده، میل و نظر خودش را ملاک قرار نمی دهد. مرد امنیت بخش نگاهش در این مسئله، معطوف به میزان و کیفیت درخواست کسانش است، نه تشخیصی که خودش میگذارد و میلی که خودش در وجودش احساس می کند. مرد امنیت بخش، در خرید کردن از راههای وسایل و امور زندگی، مراقب میل و نظر اعضای خانواده هست. با تاخیر در تهیه رنجش نمی آورد. فرصت لازم را برای گزینش وسیله ی مورد علاقه به اعضاء خانواده میدهد. (کتاب زندگی، دکتر حبشی)
خانمی می گفت من در درخواست هایم، مدام درگیر اضطراب و احساس محرومیت و حرص خوردنم و علت را در این میدانست که اولا مجاب کردن مردش برای فراهم سازی نیازش کار دشوار و آزاردهنده ای ست. می گفت من پیش از آنکه نیازی را به محضر همسرم ببرم به شدت دچار ترس و اضطرابم ترس از اینکه چطور بگویم و چه جوابی می دهد. می گفت از انتقال و بیان بسیاری از درخواستهایم اجتناب میکنم چون یا احتمال میدهم رد میشود و یا بدتر از آن احساس میکنم علاوه بر اینکه به درخواستم نمی رسم، تحلیل و نسبت ناروایی هم در ذهن شوهرم به من پیدا میشود و چنان این ترسها و اضطرابها مرا در بر میگیرد که از بیان درخواستهایم صرف نظر میکنم. ثانیا در مواردی که ناگزیر به انتقال درخواستم میشوم چون با رد و نفی همسرم روبه رو میشوم رنجشی عمیق از محرومیت و عدم دریافت، ذهن وروحم را پر می کند و ثالثاً یادآوری و مرور این اضطرابها و محرومیت ها، یک فشار و حرص خوری شدید را نصیبم می کند که نمی توانم به انس و عاطفه ی زندگی تمرکز کنم یا نسبت به تکالیف زندگی و خدمات به همسر و دیگر اعضاء خانواده میل و شوق پیدا کنم (کتاب زندگی، دکتر حبشی)
من در کنار این اثرات نامطلوب، نتیجه و عارضه ی بزرگتری را در چنین مردی میبینم و آن، فقر شدید وی از ارزش امنیت بخشی ست. چیزی که اثر سوء آن در ارزش و کارکرد مرد، خیلی مخرب تر از اضطراب و محرومیت و حرص خوردن است. در مردی که گشاده دست و زودپذیر نیست، ارزش مرد بودن تباه گردیده است و امنیت بخشی وی نزدیک به هیچ می شود. (کتاب زندگی، دکتر حبشی)