اره دختر وای از اون روزی که نگرانی مادر یواشکی به همسرم هم سرایت میکرد دست به یکی میشدن اینم با بدبختی حل کردم😂دوتا ادم اصلی زندگیم نگران بودن شوهرم که درست شد مادرم هم خودشو کم کم عقب کشید و فهمید دیگ دخترشو نمیتونه کنترل کنه باید بسپره به خدا😀
فردا میادش خونه به نظرت چه واکنشی نشون بدم؟ برم استقبالش با خوشرویی یا سرسنگین باشم؟ میترسم ببینه خوشروام فک کنه حق با اونه برام قیافه بگیره اونوقت دیگه دارم براش دلم ازش بد چرک میشه (اخه این تجربه رو دارم یه بار😅
خب ببین حالا چون بعد چند روز همو می‌بینید بی احترامی نکن مثلا در و باز کن یه سلام و اینا بده اما خیلی نیش باز نه نباش هم حرف بزن هم مشخص باشه که دلخوری که استراحت کرد پای حرف باز بشه صحبت کنید سر موضوع چون دوتاتون حق دارید و خب شما بیشتر چون تنهایی بخش عمده هفترو
اره فکر خوبیه بهتره میانه رو باشم حد وسطو بگیرم اخه یه بار پیشقدم شدم با خوشرویی که زود تموم شه این بساط، فکر کرد لابد من مقصر بودم حق با اون بوده برام قیافه گرفت بدددجور حالم گرفته شد برام درس عبرت شد😂😂ایول بهترین کار همین حد وسطه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز