ی زنگ بزن ب مادرشوهر بگو مامان جون دلم براتون تنگ شده خوببد اینا بعد بگو اهاا راستییی ویار خورشت مرغتون کردم میشههه لطفا بهم یاد بدین درست کنم اون وقت خودش دعوتت مبکنه توام بگو آخه نمیخام مزاحمتون شدم باعث زحمت شم اونم میگه ن بابا بیا توام میری ب همین راحتی
عزیزم من خودم باردارم کاش نزدیکم بودی برات مرغ درست میکردم از برای مادرشوهرتم خوشمزه تر
حالا اون بنده‌خدا میگیم مرده
مردا زیاد درکی از این موضوعات ندارن
فقط خانمایی ک اینجا ب اسی توپیدن رو بگو کجای دلم بزارم
والا منم تو شهر غریبم هرچی هوس کردم خودم واسه خودم درست کردم اما این دلیل نمیشه انتظار داشته باشم همه مثل من رفتار کنن که
وا 🙄🙄🙄🙄
چون شما استثنا بودی و این موضوع رو نداشتی نمیشه اسمشو بزاری ادابازی
من خودم همین چند شب پیش گریه میکردم برای ی مهر نو که بخورم
باور میکنی؟؟؟؟شوهرم رفته پیداکرده مهر نو که من بخورم
یا مامانم تعریف می‌کنه که موقع بارداری من هربار که همسایه سر ظهر سر دبه ترشی باز می‌کرده و ترشی میخوردن مامانم از شدت هوس گریه می‌کرده که فقط ی قاشق از اون ترشی بخوره
و هنوز بعد ۳۳سال میگه حسرت و بوی اون ترشی همسایه رو دلمه
