2777
2789

کاربری قبلیم نواربهداشتیتونم بود سابقشم تو نی نی سایت زیاد بود جزو کاربر نیمه قدیمی بود اما یکی از کاربری های اینجا بخاطر اسمم نی نی یار تگ کرد و سریع هم نی نی یار کاربریم رو ترکوند ازون کاربر نمی‌گذرم حداقل میتونس اسممو عوض کنه ن اینکه بترکونش

لطفا لایکم نکنین حتی اگه چیزی گفتم ک خوشتون اومد یا بدردتون خورد چون اعلانم پر میشه و پیام های مهم رو از دست میدم 🌱دانشجوی کارشناسی بهداشت عمومی💜

اسمت واقعه زشت بوده نه در شان خودت بوده نه در شان ما

‌ ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌چشمِ خود بستم که دیگر چشمِ مستش ننگرم ناگهان دل داد زد دیوانه من میبینمش

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خوب اسم کاربریت واقعا خوب نبود

هنگامی که روح در تو دمیده شد درشکم یک زن هستی    هنگامی که گریه میکنی در اغوش یک زن هستی            هنگامی که عاشق میشوی در قلب یک زن هستی                        زن امانت است نه برای اهانتزن

نی نی یارم انگار دلش از هرجایی پرمیشه میاد با ترکوندن کاربریای اینجا خودش و تسکین میده    

آنهایی که به تو آسیب رسانده اند ..شایسته عشق و احترام نیستند !  حتی اگـــــر والدیــــن توباشند ...!💔

دلم میخواد بدونم اون لحظه که این اسمو انتخاب کردی چی تو ذهنت بوده😂😂😂😂😂😂😂آخه نواربهداشتی😂😂😂

تویی که داری این متنو میخونی،                     آره آره دقیقااااا با خودتم!                         امیدوارم یه شب بیاد که از خوشحالی تا صبح خوابت نبره💖💞

🤣🤣🤣🤣وای

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

😐😐😐😐🙂😐😐😐😐😐😐

همسر رسمی چو سونگ یون متاهل و متعهد変わりゆく状況の中, I never change, I just follow me信じるまま 気まま 進めばいい道の先さらに高く届くように火を独りで燃やし続け 高める闘志 Yeah枯れた木に再び芽を出す, leaves落ちたとしても変えられない, my dream影なんて後ろにいるだけの thing目の前暗くても「前」より明るい my street

واقعا اسم قشنگی نبود به خودت توهین کردی

خونه ی ما دورِ دوره ، پشت کوه‌های صبوره پشت دَشتای طلایی پشت صحراهای خالی خونه ی ماست اونورِ آب  اونورِ موجهای بی تاب پشت جنگلای سروه توی رویاست،توی یه خواب،پشت اقیانوسِ آبی پشت باغای گلابی اونور باغای انگور پشت کندوهای زنبور خونه ما پشت ابرهاست اونور دلتنگیِ ماست تهِ جاده های خیسه پشت بارون پشت دریاست💖💖💖💖💖💖💖بودنت هنوز مثل بارونه تازه و خنک و ناز و آرومه حتی الان از پشت این دیوار که ساختن تا دوستت نداشته باشم اَتل و متل بهار بیرونه مرغابی تو باغش میخونه باغ من سرده همه ی گلاش پژمرده دونه دونه بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه...بارون بارونه دلم تنگه پرتقال من گلپر سبزه قلب زار من منو ببخش از برای تو هرچی که بخوای میارم اَتل و متل نازنین دل زندگی خوب و مهربونه عطر و بوش همین غم و شادیه کوچیک و بزرگمونه.💖

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   avaz76  |  3 ساعت پیش
توسط   baransiyah7676  |  2 ساعت پیش