ما عروسی پسر همسایمون که پسرش طبقه بالاشونه .بیشتر از یک ساعته تو کوچه میرقصنو جیغ و داد میکنن .انقد آروم خوابیده بودم که یهو با صدای سیستمو جیغ پریدم
گوشیم شارژ نداره میخوام شارژ شه
منظورم شماها
تو جاده ایم
من قرص هامو نخوردم
الان میخوابم
منتظرم بستم فعال شه فیلم ببینم
پسرم مریضه تب داره. دخترمم الان به زور و بدبختی خوابوندم. دیشبم تا صبح بیدار بودم🥲
پسرم بیداره منتظرم بخوابه
عادت کردم
اگه آدم نبودم احتمالا جغد میشدم
ک.سخلم بیدارم
گفتی عروسی منم امشب عروسی دعوت بودیم نرفتیم هییییی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز