2777
2789
عنوان

تاحالا از مادرشوهر ضربه خوردید⁉️⁉️

| مشاهده متن کامل بحث + 1481 بازدید | 84 پست

از تنها آدمی که ازش بدم میاد و ضربه خوردم مادرشوهرمه 

اینقدر بلا سرم آورده که نمی‌دونم کدومو تعریف کنم زنیکه وراج فضول 

اینجا جای تبادل نظره نه تحمیل نظر رعایت فرمایید🙏درخواست دوستی قبول نمیکنم 😊میخام برای دخترم مادری باشم که مامانم برام نبود😔
خوب گفتی به این پیرزنای پروو روبدی سوارت میشن

من اول جواب نمیدادم خیلیییی اذیتم کرد

ولی الان دوسه ساله اصلا بهش رو نمیدم...یه چیزی بگه دهتاروش میزارم بهش میگم..والا بخدا واقعا پرو هستن 

تنهائیم را کسی حس نکردجزخدا❤️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

نه بابا داستانش طولانی خواهر یه خونواده در حد انسان های اولیه هستن کمرم درد می‌کرد آخر جشن دست به کم ...

انسانهای اولیه رو خوب اومدی .خواهر شوهر منم دقیقا مثل انسانهای اولیه بود . روزگارم سیاه بود چند بار قهر طولانی کردم یه کم دمشو جمع کرد

2805
من اول جواب نمیدادم خیلیییی اذیتم کردولی الان دوسه ساله اصلا بهش رو نمیدم...یه چیزی بگه دهتاروش میزا ...

منم اوائل مثلا احترام بزرگتری نگه میداشتم

نمیدونستم طرف اینابارش تیست

ولی دیشب همچین نگاهش کردم تا خونه دوبار معذرت خواست

ممنونم واقعا به گفتنشون نیاز دارم اونقدر تو خودم ریختم همه فکر میکنند دور از جون سرطانی چیزی دارم دا ...

یعنی فکر کن نامزد بودیم تا دوسال عقدمون نکردن  تو اون دوسال اجازه نمیدادن شوهرم بیاد دیدنم چون میگفتن نا محرم هستن 

برامون گناهه به مادرم هم گفته بودن که نزار بیاد اونم از رو رودرواسی 

اونا که خودشون نمیخان به شوهرم گفت نیاد دیدنم ماهم تو روستا امکان دیدن همو نداشتیم این بماند 

تو عقد موقعی که عاقد خطبه عقد رو میخوند پدر شوهرم قهر کرد سر مهریه هنوز عقد نکرده از طلاق حرف میزد 

اونقدر اون دو سال همه چیز رو بی اهمیت گرفتن که تا خواستیم عروسی بگیریم همه جا کرونا بود اونا هم از خدا خواسته با زور و اثرار 

عروسی گرفتیم که چه عرض کنم اسمش عروسی بود حتی نزاشتن لباسی که میخام رو انتخاب کنم منو بردن ارایشگاهی که خودش میگفت زیاد تو آرایش خوب نیستم تو عروسیم شبیه میمون شده بودم 

منم اوائل مثلا احترام بزرگتری نگه میداشتمنمیدونستم طرف اینابارش تیستولی دیشب همچین نگاهش کردم تا خون ...

خوب کردی ..بیشتراحترام که میزاری فکرمیکنن کی هستن. هوایی میشن

تنهائیم را کسی حس نکردجزخدا❤️
خداازش نگذرهمنم جلو چشم ۱۰ تامهمونشون اینکارو کرد

خدا از شوهرم نگذره که این همه اذیت مادرشو میبینه ولی حالیش نمیشه من که هیچوقت نمیبخشمش

اینجا جای تبادل نظره نه تحمیل نظر رعایت فرمایید🙏درخواست دوستی قبول نمیکنم 😊میخام برای دخترم مادری باشم که مامانم برام نبود😔
بهش با ارامش بگو

اگرم بفهمه خودشو میزنه به اون راه از بس مادرش زبون بازه الهی که زبونشو مار نیش بزنه به خدا دارم با گریه تایپ میکنم دیگه خسته شدم 

اینجا جای تبادل نظره نه تحمیل نظر رعایت فرمایید🙏درخواست دوستی قبول نمیکنم 😊میخام برای دخترم مادری باشم که مامانم برام نبود😔
بگو عزیزم می‌شنوم

اینا تا روزی بود که نیومده بودم این خونه و سم هاشون رو ندیده بودم 

مثلا همیشه باید جوراب بپوشم حجاب کامل یا جوراب ساق کوتاه نباید بپوشم چون پوستم دیده میشه و پدرشوهرم خوشش نمیاد 

باید آستین و یقه لباس هم باز نباشه در حالی که همین خواهر شوهرم لباس میپوشید سوتینش کامل دیده می‌شد 

من زود حامله شدم اون موقع هجده سالم بود شوهرم حتی واسم شکلات هم که میخرید قایم می‌کرد تا کسی نبینه 

نذاشتن حتی واسه بچم یه لباس بخرم یا حتی پوشک که موقعی که به دنیا بیاد تنش کنم چون میگفت ابرو ریزیه خودتون بخرید 

خیلی زیاده حرفاشون و کارهاشون 

آخی عزیزم گریه نکن بخاطر حال خوبت شوهرتو تو دستت بگیر

ممنون عزیزم از راهنماییت ببخشید اگه ناراحت شدی ولی چهارده ساله همه‌ی راه ها رو رفتم دعا من برام 

اینجا جای تبادل نظره نه تحمیل نظر رعایت فرمایید🙏درخواست دوستی قبول نمیکنم 😊میخام برای دخترم مادری باشم که مامانم برام نبود😔
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز