2777
2789
عنوان

از سم ترین خاطرات دوران کودکی

| مشاهده متن کامل بحث + 229 بازدید | 35 پست

خیلی بده اینجور اسی درکت میکنم ما خونه امون روستاس نزدیک خونه امون رودخونه اس خلاصه ما رفتیم مشهد و من ی لباس پرنسسی صورتی خریدم بی نهایت دوسش داشتم وقتی برگشتیم  عمه ام اومد دیدنمون، دخترش گریه ک من میخوام این لباسه رو بپوشم ،منم کلی گریه کردم ولی مامانم گفت بده بپوش ،پوشید و رفت کنار رودخونه بازی ،منم شش سالم بود اونموقع رفتم هلش دادم داخل آب ،دیدم خیلی بدجور دست و پا میزنه دادو فریاد کردم چند نفر اومدن ب بدبختی از اب گرفتنش 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



شر باشه ، یه جاهایی دیگه طرف باید سفت جلوی آدمی بی منطق زورگو بایسته!

دیگه مادرمن خیلی قلبش مهربون بوده نتونسته جواب بده 

پدرمم حامی خوبی نبوده اگه حرفیم میزده بابام حمایتی نمیکرده 

“لازم نیست که برای رسیدن به آرزوها تمام پله ها را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.”مارتین لوتر کینگ ، جونیور

پسر همسایه مون نوبتی مارو میذاشت تو گونی بزرگ بعد مینداخت پشتش ومیبرد از یه دیوار تقریبا ۱.۵ متری تا۲ مینداخت پایین. مثلا بازی میکردیم. خواهرشم تو جمعمون بود🙄🙄🙄🤕🤕

یه بازی هایی مامیکردیم شب خسته و کوفته میرفتیم خونه شام نخورده خوابمون میبرد 

یادش بخیر پسر ودختر قاطی هم با یه محله خیلی شلوغ🙂

دکتر بازی با پسر عموم وای خداااا خداکنه اون یادش رفته باشه🥲

منم با پسر دوست بابام زنوشوهر بازی میکردیم 😆

“لازم نیست که برای رسیدن به آرزوها تمام پله ها را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.”مارتین لوتر کینگ ، جونیور
حالا تو بچه بودی یه چیزی گفتی چرا اونا ناراحت شدن رفتن

بس که ادمای مزخرفی ان

خالم الان آرزوشه کاش ازدواج نکرده بود

❌❌اقایون به هیچ وجه حق ندارن نه درخواست دوستی بدن نه توی تاپیکای من کامنت بذارن نه ریپلای کنن به نی نی یار گزارش داده میشه❌❌

ما یه زمین کشاورزی اطراف شهرمون داریم

بعد برای ابیاری زمین کنار زمین یه حوضچه ی کوچیک با عمق تقریبا دومتر و طول یه متر درست کردن که آب اینجا جمع بشه بعد بره توی زمین

خانواده من و عموم و عمه ام رفته بودیم سر همین زمین گردش من چهار سالم بود پسر عموم ۷ سالش بود رفتیم کنار این حوضچه دستمونو بشوریم پسر عموم هولم داد افتادم تو حوض 

بعدم نرفته بود به مامان و بابام بگه

شانس آوردم شوهر عمه ام فهمید وگرنه مرده بودم🤦‍♀️


پسر همسایه مون نوبتی مارو میذاشت تو گونی بزرگ بعد مینداخت پشتش ومیبرد از یه دیوار تقریبا ۱.۵ متری تا ...

پسر همسایه اتون احتمالا ممد قلی نبوده که بچه های بد تو گونی می کنه و می بره؟ (بزنی تو نت ویسش هست)

خدایا خودت به این خوبی ، بنده هات به کی رفتند؟
خیلی بده اینجور اسی درکت میکنم ما خونه امون روستاس نزدیک خونه امون رودخونه اس خلاصه ما رفتیم مشهد و ...

شما باز حق خودتی گرفتی 

البته الان برای من فقط یه خاطرس یادم نمیاد که گریه کردم یانه 

اما بزرگتر که شدم باز مامانم لباسای منو قرض میداد یروز دیگه گفتم اینار بده بخودشون خداروشکر از وقتی لباسمو دادم دیگه سراغ لباس نیومدن 

“لازم نیست که برای رسیدن به آرزوها تمام پله ها را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.”مارتین لوتر کینگ ، جونیور
پسر همسایه اتون احتمالا ممد قلی نبوده که بچه های بد تو گونی می کنه و می بره؟ (بزنی تو نت ویسش هست)

😂😂 نه بابا هم فامیل بود هم همسایه ولی از بچگی خیلی هیکلی بود الانم ماشالله هیکلی وپرزوره

پسر همسایه مون نوبتی مارو میذاشت تو گونی بزرگ بعد مینداخت پشتش ومیبرد از یه دیوار تقریبا ۱.۵ متری تا ...

وای من کلی به خاطره شما خندیدم 

ماهم بچگی وقتی یه عرسی چیزی بود پسرا رو با نوابه و یخ کتک میزدیم 

“لازم نیست که برای رسیدن به آرزوها تمام پله ها را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.”مارتین لوتر کینگ ، جونیور
ما یه زمین کشاورزی اطراف شهرمون داریمبعد برای ابیاری زمین کنار زمین یه حوضچه ی کوچیک با عمق تقریبا د ...

😲 

“لازم نیست که برای رسیدن به آرزوها تمام پله ها را ببینید، فقط اولین قدم را بردارید.”مارتین لوتر کینگ ، جونیور
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز