خواهرزادم معتاد گوشیه
هی هر چی براش خوراکی و لقمه میذاشتیم بازم وقتی برمیگشت میگفت گرسنمه یه چیزی بزارید بخورم
و سرشو. میکرد تو گوشی
میگفتم مشقات کو میگفت نوشتم تو مدرسه
امروز اعتراف کرد پول مدرسه و تغذیه اشو میداده یکی از دانش اموزا براش نوشته
خدایاااا بهم صبر بده نزنم دهن خودشو اون دوستشو سرویس کنم
عجب 😐😂
وای عاشقشم
ای بابا🤦🏼♀️🫥
چه زرنگه بچه🥲😂
به بچه مردم چیکار داری
دهن خواهرزاده خودتو سرویس کن عزیزم
اون دوستش آینده یه چیزی میشه آفرین
🤣🤣🤣 خندم گرفت
چند سالشه ؟
باهاش صحبت کن بگو اینجوری بی سواد میمیونی موقع امتحان ها دیگه کسی نیست کمکت کنه
در نهایت برو دوستش رو دعوا کن تهدید کن ب معلم میگی !
که دیگه قبول نکنه
چند سالشه؟😂
چه هوشی داره خدایی😍😂
دوستش که گناهی نداره کار کرده پولشو گرفته بیچاره
اینو از همین الان درست آدم کنید و گرنه چند وقت دیگه اصلا نمیتونید کنترلش کنید.
نمونه اش رو ما داشتیم تو آشناها پدر همه رو درآورد تا بزرگ شد.
خب حالا اشکالشو نفهمیدم
اون پول باید درنهایت خرج می‌شد
بزور باید بره تو شکمش؟؟ تهش چی؟؟ میگذره دوباره باید غذا بخوره
دوران ما از یه طرف استرس مشق نوشتن بود از یه طرف استرس این‌که معلمنگه خط یکی دیگه ست🥹
یا هم برو با معلمشون صحبت کن
بهش بگو مسئله رو که تو کلاس سخت گیری کنه و وانمود کنه معلم مچشونو گرفته اما پیش بچه های دیگه دعواشون نکنه
که مجبور شه خودش بنویسه
