2777
2789
عنوان

به پدرشوهرم اینارو بگم یا نه

| مشاهده متن کامل بحث + 244 بازدید | 33 پست
بنظرم خودتو کوچیک نکن مقابله به مثل کن توهم سرسنگین باش یانرو چون اون مرتیکه اگه حالیش بود دخالت نمی ...

همینکارو میکنم

به شوهرم گفتم چرا جواب تماسای بابامو نمیدی گف دوس ندارم توام جواب مامان بابای منو نده…من نمیرم خونشون توام نرو خونه بابای من

ببین اونا اصلااااا براشون مهم نیس ک من نرم خونشون یا زنگ نزنم فقط میخوان پسرشون با ما خوب نباشه همیییین

باورت میشه فقط وقتی مهمون از راه دور براشون میاد مارو دعوت میکنن؟چون اینجا فامیل ندارن اون موقه ها میخوان بگن مثلا ما خیلی باهم خوبیم

نگه میدارم دقیقا همونموقه منم نمیرم تا بفهمن

انکار؟میخواد مستقیم تو چشام نگا کنه بگه بابای تو فلانه بیساره واسه همین گفتم فک میکنی خجالت میخواد ب ...

چی بگم

ولی نمیشه اینجور این دیگه چه زندگی ما داریم

من از دست پدرم تو ازدست پدرشوهرت

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

بهتر دست رو دست،نزاری یعنی چی میخوان ازت واقعا دیوانه هستنانگار ابلیسی که به‌ات دشمنننن ببخش اسی

بخدا دقیقا همینن

از اول دوس نداشتن من با خونوادم رفت امد کنم یا حتی شوهرم همش میگفتن خانوادش و فامیلاش دخالت میکنن😐

دیدن جلوی منو نمیتونن بگیرن رو شوهرم کار کردن

2805
خونتو ببر یجایی دیگه دور از اونا

با کدوم پول؟

هرچی داشتیمو نداشتیم از دستمون دراورد شوهرم ازش متنفر شده بود؛منو بابام با بدبختی به هرکسی رو انداختیم واسش وام جورکردیم ضامنشم بابای خودم شد یه ماشین خرید

الان باباش شده امامزاده ما شدیم بد

بشکنه این دست

بهش میگم خونه میگه ندارم؛طلاهاتو بفروش بریم

اینم بهونشه میگم ک اصلا یه ادم دیکه شده منظورش اینه از اینجا در نمیام

چی بگمولی نمیشه اینجور این دیگه چه زندگی ما داریممن از دست پدرم تو ازدست پدرشوهرت

همین دیگه به شوهرم گفتم ینی چی خب این زندگیه؟

میگه اره نه توبرو خونه بابای من نه من میرم

کثافت انگار جادوش کرده

همین دیگه به شوهرم گفتم ینی چی خب این زندگیه؟میگه اره نه توبرو خونه بابای من نه من میرمکثافت انگار ج ...

باید بری پیش یه روحانی سرکتاب وا کنی گلم همینجوری دست رو دست نزار

این همه عذاب بکشی 

بخدا دقیقا همینناز اول دوس نداشتن من با خونوادم رفت امد کنم یا حتی شوهرم همش میگفتن خانوادش و فامیلا ...

برو تو تایپکم

که زدم

دنبال مشاور خانواده هستم

اولیه که نطر داده

همین دیگه به شوهرم گفتم ینی چی خب این زندگیه؟میگه اره نه توبرو خونه بابای من نه من میرمکثافت انگار ج ...

خب توهم هرروز صبح برو خونه ی بابات تا یکی دوساعت قبل اومدن شوهرت برگرد که شام درست کنی اینجوری دق مرگ میشن

باید بری پیش یه روحانی سرکتاب وا کنی گلم همینجوری دست رو دست نزاراین همه عذاب بکشی

به خدا به سر خودمم زده

اخه خیلی عجیب غریب رفتارش عوض شده همش میگم نکنه اینو چیزخورش کردن

هیشکیو نمیشناسم فقط شوهر دوسته مامانم اینکارو میکنه

دوس نداشتم مامانم بفهمه

ولی دیگه چاره ندارم فردا بهش میگم ک اینکارو بکنه

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز