آره.. مادرم یکبار بهم گفت آرزوی لباس عروس را به گور ببری
مادرم کلا از دختر متنفره. خیلی شدید.
برای پسر جونشو میده.
برادرم شده ولیعهد.. خونه و ماشین و مغازه و موبایل و... بهش دادن.
ازدواج کردم. بدون عروسی. با جهاز دست دوم از خونه های مردم. و سمساری.
مادرم کلا دوست نداره برم خونش.
برادرم و زنش هفته ای سه شب شام اونجان.
مادرم خیلی پسر دوست داره. یه پسره غریبه را آورده با خودش زندگ میکنه.