مادرشوهرم خیلی بین منو جاریم فرق میزاره

خب دیسک کمر داره عملم کرده ی روز در هفته کمکش بدید دیگه ربطی به سیاست نداره 

به چه چیزایی اهمیت میدین

بذار هرکیو میخواد دوست داشته باشه

الان این مشکل از مادرشوهرت نیست که

جاریت باهاشون صمیمی تره تا زبون باز تره یا محبت بیشتر میکنه

خوب می‌ره کمک ش می‌کنه 

خوب حق داره دوستش داشته باشه

راضی ام هر روز بره خونه جاریم یا جاریم بیاد خونش. ولی دست از سرمن بردارن. منتهی جاریم ماهی یکبار یا دوماهی یکبار میره. کلی هم باهم دعواشون شده بازم مادرشوهرم پروانه وار دورش میگرده. چون اون پسرشو به قول خودش یجور دیگه دوست داره. ولی از اونور دست از سرمنم برنمیداره انقدر میگه بیا بیا. وقتی هم میرم تیکه بارونم میکنه با اعصاب داغون برمیگردم😂

حتما جاریتم زنگ میزنه ک اونم زنگ میزنه

میدونه ازش بدت میادک اینجوریه

خب توهم بهش بزنگ و محبت کن اگ دوس داری دوستت داشته باشه،،، انتظار داری اونی ک بزرگتره اول بهت بزنگه؟ 

عزیزم فک میکنم بستگی بخود ادم داره نمیگما خدای نکرده تو توجه نمیکنی بهشون ولی نهایت کمکی ک میتونی بکنی رو بکن

مادرشوهر منم همیشه اصرارداره من برم پیششون ولی یبارم نشده ب جاریم بگه بیاد

عزیزم شما هم ی روز  ایشون آخر هفته میره شما دوشنبه برو اگه شاغل نیستی ب کمکی بده ی احوال پرسی کن برگرد 

بالاخره محبت محبت میاره 

ایشونم جای مادرت کاری نداره 

بنظرم نباید واست مهم باشه

اینو در نظر بگیر که جاریت بجای اینکه بره خونه ی مادرش میره اونجا به اون کمک میکنه

اتفاقا بنظر من جاریت با سیاست نیست اگر واقعا اینکارو کرده

عروس هرچی کمتر بره خونه ننه شوهر و ببشتر مثل ِ مهمونا رفتار کنه و مرزها رو حفظ کنه در اخرش بیشتر بهش احترام میذارن من باشم خودمو زیر کار و این چیزا نمیندازم اصلا که عروس خوبه باشم

خوب جاري شما حتی شده با سیاست و دروغ باعث علاقه مادرشوهر شده چیزی که تو شما حتما ندیدن

بعدش نمیشه برای کسی تعیین کرد چه کسی و دوست داشته باشه چه کسی و نداشته باشه

شما اگر محبت و علاقه مادر شوهر و میخوای بهتره روش تو عوض کنی 

چون اون تو پرانتز توضیح میده 

بخاطر شما دلم موند 

بخاطر شما ،خیلی سخت تونه