2777
2789
عنوان

بابام زد کامپیوترم رو شکست😭😭😭😭

| مشاهده متن کامل بحث + 2216 بازدید | 145 پست
من تو هال رفتم برم حیاط دسشویی انگار هالمون به حیاط وصله بعد وقتی برگشتم بابام گفت شنیدی میخوام عروس ...

 می تونی مخالفت کنی ازدواج نکنی. ولی خب اگه پسر خوبیه ازدواج کن دانشگاهم همچین خبری نیست می تونی بعدا درستو ادامه بدی 

کاراکترش چطوریه هرچی میدونی ازش بگو بگم چی بگی

بچگیام چون مثل خونم بود باهاش بازی می‌کردم مثل من به شدت درونگراست خیلی خرخونه بچگی خیلی مهربون بود همیشه هوای من رو داشت بعد دیگه عصبانی بشه خیلی بد میشه طوری که جرات نمیکنی نزدیکش بشی ممکنه تیکه تیکه ات کنه وقتی عصبانیه آخرین بار ۸ سالم عصبانیتش رو دیدم که خواهرش رو محکم زد خواهرش خورد زمین مچ پاش نمیدونم چی شد ولی فکر کنم شکست مچ پای خواهرش همینقدر یادمه چیز زیادی یادم نیست از ۱۰ سالگی ندیدمش 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
درس میخونی من کلاس دهمم انسانی تو چطور راضی از زندگیت

من نهمم چون نیمه دومی ام یه سال عقبم

میشه گفت خرخونم ولی نه خیلی زیاد

راضی که چی بگم خوبه

ولی الان سن سنِ رویا و هدف و ایناست

منم مثل تو دوست دارم کنکور بدم دانشگاه برم پزشکی بخونم

بعد مهاجرت کنم

من نهمم چون نیمه دومی ام یه سال عقبممیشه گفت خرخونم ولی نه خیلی زیادراضی که چی بگم خوبهولی الان سن س ...

من پزشکی دوست داشتم اما حماقت کردم از رقابت ترسیدم نرفتم تجربی خیلی پشیمونم الان ولی چه می‌شه کرد  

اگر علاقه ای نداری اصلا اینکارو نکن چون ک مشکلات در آینده بیشتر میشه

پسره رو نمیشناسم کلا از ازدواج متنفرم حالم بهم میخوره از عقد و عروسی و این داستانا طوری که وقتی عروسی دعوتمون میکنن من نمیرم 

من پزشکی دوست داشتم اما حماقت کردم از رقابت ترسیدم نرفتم تجربی خیلی پشیمونم الان ولی چه می‌شه کرد

من هنوزم میترسم برم تجربی ولی وقتی میبینم علاقه دارم و به این فکر میکنم که وقتی ریاضی بردارم یا انسانی بردارم چون علاقه ندارم ممکنه جا بزنم

ولی اینو بهش علاصه دارم اگه سختم بود چون دوسش دارم براش میجنگم

پسره رو نمیشناسم کلا از ازدواج متنفرم حالم بهم میخوره از عقد و عروسی و این داستانا طوری که وقتی عروس ...

نه خب اینم اشتباهه آخر که چی آدم ذاتا دوست داره ک در آینده شریک زندگی پیدا کنه واسه خودش فرقی نداره دختر و پسر بنظرم شما دیگ خیلی درونگرا هستی اگر دیدی پسر خوبیه  سعی کن بیشتر فکر کنی راجع بش

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792