سلام
بابام کارگره از ساعت 6 صبح تا 1 ظهر کار میکنه
بعد میاد خونه تا ساعت دو و نیم نهار بخوره و بره تا 7 غروب
نهار ماکارونی داشتیم خوشش نیومد خواهرم که دستوری به من گفت پاشو براش درست کن
منم رفتم داشتم درست میکردم خواهرم صداشو انداخته پس کلش که چرا روغن پاشیده
منم گفتم یعنی چی! محافظ گاز بشم!!!! خودت درست میکردی اومد یه در گذاشته رو در ماهیتابه که روغن نپاشه
کل فلافلا خراب شد منم جیغ جیغ کردم که این چه وضعشه اصلا به درک بخوره تو سر همتون
بابا بیا همینه که هست
همونو خورد
عذاب وجدان گرفتم تف تو ذات خواهرم