ما کات کردیم ینی بیشتر بازیه همش چون دلمون پیش همه
ی امتحان سخت داشت ک خیلی براش مهم بود منم زنگ زدم پرسیدم چطور دادی گفت خوب بد نبود
بعد یهو گفت جواب ازمایشت اومد؟ گفتم اره گفت خب چیشده
منم نمیخاستم بهش بگم گفتم نمیخام راجبش حرف بزنم
اولش ک گفتم چیزی نبود پیله کرد
منم گفتم انتی بادی خونم خیلی بالاس یهو جا خورد بعد گفت دوباره برو ازمایش بده گفتم شاید برم بعد باز گفت اینطوری ک بیماری خودایمنی میگیری گفتم گرفتم گفت چیه گفتم برا تیروئیده
یکم حرف زد گقت مراقبت باش بیشتر فرشته من
منم گفتم ولی من خوشحالم با یه بغض بعدش کلا ساکت شدم چون داشت گریه ام میگرفت بعد اونم زد زیر گریه گقت نمیتونم دیکه صحبت کنم صداش میلرزید قطع کزد
لعنت ب من🥲کاش بهش زنگ نمیزدم
الان چیکار کنم