واقعا ما از طوطیها و کاسکوها هم چیزهای عجیبی دیدیم خونه دایی شوهر خواهرم پاگشا دعوت بودیم. حالا اینا خانم آقای مسن بسیار با شخصیت بسیار متدین. وقتی که همه توی اون جمع نشسته بودیم یه دفعه این کاسکوئه با لهجه و گویش آقاهه اسم خانومه رو آورد و مثلاً حالا میگیم مثلاً سمیه قشنگ گفت سمیه یه ماچ بده
اون لحظه حاج و آقا و حاج خانم شدن یک قطره اب😁😁😁😁😁