اگه اعتقاد نداری نخون.حدود ۳۰ سال پیش مامانم همه دکتری میره همه کار میکنه عمل نمونه برداری حتی از خارج امپول میخرن هرکاری ک اون زمان شده کرده ولی دکتر میگه بچه دار نمیشی چون تخمدانت تحلیل رفته و مثل نخ شده عکسشو نشون میده.۱ سال آخر دیگه حتی پریود هم نمیشده کلا حتی با امپول و....
بیماری مامانم هنوزم بعد ۳۰ سال تو پزشکی هیچ درمانی نداره و خوب نمیشه اسمش poi هست مثل اینکه تازگیا میخان با سلول بنیادین درمانش کنن دو سه ساله.
خلاصه همه براش نذر و دعا تا اینکه ی شب دل مامانم میشکنه و خاب حضرت زهرا (س) رو میبینه همراه با یه خانم چادری دیگه میان و حضرت زهرا (س) به مامانم میگه ی بچه سعید خوشبخت تو دلته.مامانم خابو فراموش میکنه چندروز بعد خالم به زور میگه چشمات شبیه حامله هاس میفرسته آزمایش میفهمن بارداره دکتر باور نمیکنه میگه معجزه شده بعدشم ک من بدنیا اومدم و مادرم تخمداناش سالم شد(ماشاءالله)
من خیلی نعمت ها دارم خداروشکر ماشاءالله
اما تو زندگیم خیلی سختی کشیدم فک نکنید سختی کوچیک منظورمه هااا سختی های عجیب غریب بزرگ منظورمه.ازونا که نصف یکیش کافیه چندنفرو از پا دربیاره
من خیلی به ایشون اعتقاد دارم چرا ب من گفتن سعید خوشبخت من که خیلی بدیختم😭