وای عزیزم من ده بار قید کردم به اجبار ازدواج کردم هدفم از درس خوندن همین بوده که دور باشم ازش، خودم اینطوری انتخاب کردم،
رشتمم پزشکیه اولشم بخاطر همین راضی شده برم وگرنه قبلا که درس میخوندم اینجا گفته بودم تحت هیچ شرایطی اجازه نمیده برم راه دور
بعد بخدا نگفتم با پسرا
گفتم همکلاسیام که همشهری ان فلان روز دارن برمیگردن منم باهاشون بیام که خیالت راحت باشه یه آشنا هست همراهم
گفت کیان، گفتم فلانی و فلانی