من ۱۶ سالم که شد با بحث و دعوا برام کمد و میز آرایش و کتابخونه و میز تحریر خریدن صاحب اتاق شدم
همونم مامانم انقد الکی حساس بود رو وسایل اتاق که نگم
در کندو یواش ببند دست نزار جلو میز آرایش جا انگشتان میمونه پشت میز تحریر نشین
یک سال بعدشم خب ازدواج کردم
کلا یکسال اتاق داشتم 💀💀💀💀
الان اتاق خونه خودمو باب میل خودم چیدم 😀