تو ی ساختمونیم ی ادم عفریته بدجنس البته برای عروسش ن برای بچه هاش خیلی اذار اذیتم کرد تا اینکه چند دفعه جلوش وایسادم و دیگه نتونست چیزی بگه دفعه اخری هم بچم گریه میکرد بهش گفتم تو تربیت بچم دخالت نکن چون چند دفعه میدیدم شکلات بهش میداد حتی جلو خودم بهش میگفت مادرت عقل نداره نمیتونه برات شکلات بخره الان یک هفته رفته خونه دخترش چون جاریمم با هامون تو ی ساختمون مدام با جاریم حرف میزنه منم برام مهم نیست الان شوهرم رفته دنبالش بیارش بعد جاریم اومده گفت ی بسته گوشت بهم بده برای مادر شوهر کباب کنم البته شوهرم بهش زنگ زد چون از دست منم چیزی نمیخوره و بدش از من میاد منم چند مدت پیش رفته بودم دکتر بچمو بردم اصلا چیزی نپرسید الان مادر شوهرمم رفته بود دکتر ی شهر دیگه خونه دخترش حالا ک اومد خونه من برم پیشش یا نرم با این اوصاف
اول بگو گوشتو ندادی
پیش شما زندگی میکنه
درستش اینه بری .ولی چیزی که من دیدم بی محلی کنی بیشتر جذب ادم میشن
وا تو‌چرا گوشت بدی جاریت خودش بزاره چ پرو
برو بسته گوشتم ب جاریت اینطوری ببر بگو اینو فلانی خاسته کباب کنه براتون از من خاس بیارم بده ب فلانی ک جاریتم نتونه خودشرینی کنه اره من کباب کردم اون عروسه نیومد
برا چی بری
الان که جدا شدی
اگر رفتی همه چی از سر اول
اما اگر قصد کردی بری دیگه دلتو صاف کن باهاش
عجب جاری ای
گوشت بده برای مادرشوهر کباب کنم
خب برو بخر
چه رویی دارن
بنظرم در حد ده دقت برو و بعدش بگو مامانم کار داره برم کمکش و برو بیرون بذار بسوزه بدتر 😅
همچنان روی اصولت باش
باید حریم خودش رو بدونه
دیروز به همسرم میگفتم از این گاز بزرگ ها بخریم مادر فضولش گفت همه زندگی تون رواله فقط گاز مونده بخاطر همسرم چیزی نگفتم اما بعدا بهمسرم گفتم دفعه دیگه مادرت زر بزنه جرش میدم
میخوای اشتی کنی برو.نمیخوای نرو که کلا قطع رابطه شه.هرچند تجربه من میگه خانواده شوهرو هیچوقت نمیشه کامل کنار گذاشت.چون دیر یا زود شوهر اعتراض میکنه
نه نرو سرت درد نمیکنه دسمال میبندی؟
من ذره ای احترام تو رفتار ایشون ندیدم که ترغیب بشم بگم برو ..
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز