اول خواهش میکنم گزارش نزنین
تاپیک قبلی رو گزارش زدین نتونستم از نظرات استفاده کنم و قفل شد میخوام کمکم کنین چون تو اینجور روابط حس میکنم خامم و ساده
سلام بچه ها من امشب با آقای پسری به قصد آشنایی رفتم دیت اما خیلی برام رفتارا عجیب بود و چون نظرات شما بهم تا حالا خیلی کمک کرده چون خودم تشخیص نمیدم و کمی ساده ام ازتون راهنمایی میخوام
این آقا پسر اومد دنبالم و من خیلی خوشم اومد از تیپ و هیکل قد قیافه و به دلم نشست اما رفتاراش خیلی عجیب بود
بهم گفت تا حالا به ازدواج فکر نکردی ازدواجی هستی یا نه منم گفتم هستم اما باید شناخت پیدا کنم
بعد گفت شاید به قیافم نیاد چون قیافش خوب بود و امروزی
گفت اما خیلی پسر اعتقادی هستم و چون یک معجزه تو زندگیم دیدم از اون به بعد کلا آدم دیگه شدم من نماز میخونم و همه اعتقاداتم و انجام میدم و رابطه نا سالم برقرار نمیکنم و حرامه و گفت اگه پرده بکارت نداری که صیغه ۶ ماهه بشیم که به هم محرم باشیم اگه نه هم که مدتی بریم بیایم من دست بهت نمیزنم چون انرژی منفی و گناهه و .. کلی فلسفه
گفتم من بکارت دارم و نمیتونم و صیغه اصلا دوست ندارم
هی تو ماشین تا آخرش میگفت حیف شد و من فکر بد در موردت نمیکنم راستشو بگو و ... گفت اگه نداشته باشی همین الان میخونیم و مهریه من یک دسته گل برات در نظر گرفتمو ... گفت تا حالا یکبار صیغه کردم ۶ ماه و با یکی از دوست دخترام رابطه داشتم در غیر این صورت نه
بعد هی میگفت حیف شد تو شرایطش و نداری و . .
واقعا ازت خوشم اومده
آخرش گفت اگه قسمت بود همینجوری ادامه میدیم اگرم نه که بهترین شب زندگیم بود و ... بدنت و راحت نفروش و حق تویه به این زیبایی خوش اندامی رابطه سالم و در چارچوب داشته باشی
من خودم دختر معتقدیم نه در این حد که حتی دست تو دست همم نباشیم یا صیغه شم و بیشتر برام سوال بود که خوب چرا ازدواج دائم نه
خودش گفت چرا با یکنفر ازدواج دائم میخواستم بکنم ۵ ۶ ماه پیش بخاطر پول منو ول کرد منم خداروشکر از زندگیم حذفش کردم
کارشم اهل هنر موسیقی و مدیر گردشگری هتله
نظر بدین این چرا اینجوریه کل مسیر ۲ ساعت فقط در مورد فلسفه و خدا و اسلام و دینای دیگا حرف زد