من خوشم نمیاد چون وقتی حرف میزنم یه بحث دیگه رو شروع میکنن ..مدام دارن نصیحت میکنن و تذکر میدن مثلا همش میگن خورشت اینجوری شده لباسارو اینجوری تا بزن ..با بچه اینجوری کن .یا یه چیزی تو گوشی نشون میدن می‌خندن باهمدیگه ..یا سلام نمیکنن احترام نمیزارن .میری کنازشون پا میشن میرن همگی تو اتاق .شما چطور؟
اجازه دخالت هیجوقت نمیدم ولی توجمعشون نمیرم چون ببنشون غریبه هستم
مشکلی نداریم
عامو ولشون کن من یکی که بخاطرهمین رفتارا توافقی باشوهرم جدازندگی میکنیم من با بچه ها یه استان دیگه دوراز دغدغه اقوام و....اونم هردوهفته میاد بهمون سرمیزنه برمیگرده راحت شدم والله
به نسبت خوبن ولی خوب من یه خرده سردم و خوشم نمیاد چون رفتارهای گذشته یادم نمیره گرچه ممکنه عمدی هم نبوده باشه
همین الان بغضم ترکید گریه م گرفت ادم ضعیفی نیستم ولی خواهرشوهرم خیلی اذیت میکنه بارفتاراش خیلی بی حرمتی بخودمو خانوادم کرره توروخدا کسی راه خلی داره بگه من چکارکنم ک اروم باشم
ازهمون اولش همبن بودم ...بنظرم هرچی اولش وقتی بچمم بدنیا اومد خداروشکر خشکل بود مادرشوهرم نتونست ایرادی بگیره گفت موعاش یکم کوتاهه باردوم که کفت کفتم دیگه اینو نگین گفت من حق نظر ندارم کفتم مگه زاییدم که نظر بدین فقط میتونی نازش کنی دخترش از مادرش دفاع کرد چفت حالا خواستگارای دخترت کم شدن اینو‌مادرم گفت گفتم بتوربطی ندارع خودت وسط ننداز
منم بدم نمیاد
اکثرا جمع بشن به من نمیگن
یا مثلا همگی تو اشپزخونه یا اتاق دارن حرف میزنن وقتی من میرم یهو ساکت میشن و دیگه ادامه نمیدن .
فقط کار داشتنی یاد من میفتن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز