۲۷ سالمه
پارسال ۳.۴ بار زنگ زده بود شوهرم
زنگش زدم ب جیغ و داد
صدا رو ضبط کرده بود فرستاده بود برا همه
خونواده شوهرم داشتن خودشونو تیکه تیکه میکردن ک چرا زنت بهش بی احترامی کرده
خب میخواست زنگ نزنه
۴.۵ سال شوخی بدنی و استیکر بوس و پیام و لباس نازک پوشیدنشو تحمل کردم هیچی نگفتم آخه فکر کرده بودن تا آخر همینم
سگ‌محل کن اصلا ارتباط نگیر
همچیتو به شوهرت نگو میره گزارش میده
قوی باش
جاری منم خیلی ساده و مظلوم بودوضع مالیصون‌خوب نبود هی مادرشوهرعنم میگفت ما میخواستیم برای مسعود زن بالاصخری پولدار بگیریم اخه براشون‌ریده بودن
جاریم پدرشو برادراش احمق بودن پشت دخترشون نبودن ازشون حساب نمیبردن انقدر بلا سره جاریم اوردن برادرشوهرم طلاقش داد با هزار تا حیله گری
شوهرم گفت نکن خیر نمیبینی گوش نکرد خاک برسرش
دوباره زن گرفت زنه دوم دهنشو سرویش کرد همون خونه ایی که جاریم‌باعث شد بخره رو مهریه زن دوم‌شد
الان همشون بدبخت شدن خداروشکر
گفتن‌زنگ‌بزنیم ازش حلالیت بطلبیم
به جاریم‌زنگ‌زدم گفتم حلالشون نکنیا
از پدرو برادرای من‌میترسن وگرنه بدشون نمیومد منم اذیت کنن مریضای روانی روان پلید
بقول قدیمیا به مردی که زنش مرده زن‌بدید ولی به نامردی که زنشو طلاق داده سگ‌هم ندید
روان پلیدن ذاتشون کثیفه
اتفاقا تو هر چی خوبی اونا بدتر دشمنی میکنن از حرصشون میخوان بمیرن 😅
منکه از اول خانواده شوهرو سگ‌محل کردم اصلا صمیمی نشدم ماهی یبار با دعوت میرم
از اولم به پدر مادرش نگفتم مامان بابا من یدونه مامان بابا دارم که زحمتمو گشیدن بزرگم کردن
اونا لیاقت پدر مادر من‌بودنو ندارن منم دلم نمیخواد مثل فرزندشون باشم
اسمشونو حاج خانم حاج اقا صدا میکنم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز