یا ولی الله
هرکه عاشق می شود بی شک که حیران می شود
نیمه شب ها راهی کوه و بیابان می شود
آن طرف ، از گریه های این طرف خنده بساز
هرکسی کم گریه کرد بعداً پشیمان می شود
عاشق بیچاره را گاهی تلنگر کافی است
مثل طفلی می رود یک گوشه گریان می شود
شب برای در زدن پشتِ درِ این خانه ایم
چون گدا پشت در این خانه سلطان می شود
از فراق او فقط حرف فراقش را زدیم
عاشق اهل عمل پاره گریبان می شود
ما برایش دردسر بودیم و حق هم می دهیم
کنج عُزلت رفته و از دیده پنهان می شود
ما به هر حال هرچه باشد رعیت این خانه ایم
رعیت اهل کرم هم از کریمان می شود
ماه ما از پشت اَبرِ آسمان ها میرسد
کلبه ی احزان ما آن شب گلستان می شود
رسول عسگری