اون تلوزیون، ماشین لباس شویی ماشین ظرف شویی ،یخچال گرفت بقیه شم من
به خدا وضع مالی مون متوسطه به خانواده م خیلی فشار اومده واسه جهاز
دیروز رفتم برقی مثل جارو برقی آب میوه ۳ کاره چای ساز اتو پرسی
خرد کن پلو پز جیپاز همزن برقی با مخزن خریدم کلی وسیله دیگه فرش و مبل و سرویس خوابم با منه…
خیلی بیشعوره خیلی من همه چیزو خدا شاهده خانواده م ندارن ولی همه چیزو آخرین مدلشو واسم گرفتن
آخرین جنس بازار دیگه رو دست نداره
تو تلفن برگشت گفت قهوه ساز گرفتی؟منم گفتم نه اون ضروری نیست جزو جهاز نیست ..گفتش پس منم اشتباه کردم ظرف شویی گرفتم منم گفتم پس اونجوری باید فرش میگرفتی
گفت باید نداریم با من تهدیدی حرف نزن زن پسرعمو یه مراسم عقد و عروسی سنگین واسه پسر عموم گرفته
نمیدونم طلا نخریدن براش که من خریدم واسه تو
مراسم عقدم خودم گرفتم بعد گفت زنش کل جهازو خودش گرفته….دیگه داشت حرف میزد منم یهو با گریه و جیغ گفتم من حد توانم اینه خدافظ قطع کردم روش
دوباره زنگ زد فهمید چه زری زده افتاد غلط کردن گفتم ببین من حد توانم اینه میخوای بخا میخوای نخا
من همینم که هستم من رو نمیخوای چشت انقدر دنباله جهازه برو یه زن بگیر که واست عروسی بگیره دیگه فهمید حرفش چقدر اشتباه بود افتاد شوخی کردن …
خیلی دلم شکست خیلی ….خدا شاهده پدر و مادرم با حقوق چندر قاز به زور خرج خودمون رو میدیم دارن واسه من جهاز میگیرن الانم دارم تایپ میکنم دارم حق حق گریه میکنم و مینویسم