هیچ کاری نمیکنن
فقط میانجلو دوربین یه سری جملات کلیشه ای تکراری میگن
با اَکتای ثابت و همون یه دست لباس که هم باهاش شرکتن هم حموم و آرایشگاه
با یه سری دیالگوهای تکراری؛
پدر و دختر خوب خلوت کردن!! انتهای راهرو سمت چپ! دکتر دستم به دامنت زنده میمونه یا میمیره!؟ بازیها هم کاملا مصنوعی
حالا اگه دستمزدشونم بالا نباشه به خاطر شهرتی که کسب میکنن ، کلی تبلیغات با قیمت بالا میگیرن یا خودشون اگه کسب و کاری راه بندازن به خاطر اسمشون خیلی میگیره
اصلا نیازی نیست تحصیلات خاصی داشته باشن ، البته باید داشته باشن ولی اکثرا ندارن
هر سال چند تا برنامه تلویزیونی و اینترنتی دعوت میشن یه سری خاطرات تکراری میگن و بابت همون حضور کلی پول به جیب میرنن، نه استرسی نه فشاری.
(حالا فوتبالیستا هم خوب پول به جیب میزنن ولی بنده خداها خیلی تمرینای سخت دارن و از لحاظ روحی توی بازی و به خاطر شکست و از دست دادن پنالتی و گل به خودی تحت فشارن)
همیشه الکی هم که شده با یه برنامه ای خودشون رو سر زبون میندازن و جلب توجه میکنن و مثل آدمای عادی حس تنهایی نمیکنن ؛حتی اگه ازدواج نکرده باشن و بچه هم نداشته باشن.
همه جا تحویلشون میگیرن هر چرتی و پرتی بگن میشه جزو جملات خاص.
بازیگر که میشن یهو میبینن تو شعر وشاعری و نقاشی و خوانندگی هم استعداد ویژه ای دارن!! مثلا نقاشیهای مسعود کیمیایی ( کارگردان )بود خدایی چی بود!!؟ یا عکسای رضا کیانیان! یا صدای گلزار و ..
خلاصه میشن همه فن حریف
کلا زندگی راحتی دارن مثل یه پادشاه زندگی میکنن