از اون روزی که شوهرم بهم گفته بچه سگ تمام فکر و ذکرم شده جدایی
انگار هیچ امیدی دیکه به اسن زندگی ندارم و غرورم شکسته
و به زور دارم تحملش میکنم نه علاقه ای مونده نه چیزی
شرایط طلاق رو هم ندارم خودم پشت کنکوریم
مامانم تنهاس اینم یه غصه امه
بنظرتون بچه بیارم بعد جدایی بدم به مادرم اونم از تنهایی در بیاد
خودمم اینطور راحت میرم سراغ درس و مشقم
و اینارو هم میبرم پیش خودم