تو نظرات متوجه شدم که هنوز به صورت رسمی با نامزدت ازدواج نکردی و ...
یا این بی ثباتی افکاری و درگیری با نفر قبلی زندگیت
به عقیده من اصلا درست نیست که داری ازدواج میکنی !
هنوز تکلیف خودت و ذهنت و .. روشن نشده
وقتی هنوز یه این دیدگاه نرسیدی که یا نفر قبلی زندگیت به طور کامل قطع رابطه نکنی درک درستی از ازدواج نداری !
این که نامزدت مشکل داره یا نداره و.. کاری ندارم
این که نامزدت میدونه تو خیانت میکنی یا نمیکنی رو کاری ندارم
نگاه کلی من یه این داستان نسبت به تجربیات و اطلاعات تو مغزم و تمام چیزا
این شرایطی که الان داخلش هستی یه عقیده من درست نیست
رابطه ی قبلیت رو با تمام چیزایی که بود رو از ذهنت پاک کن
ببین قرارع چیکار کنی
ببین عاشق نامزدت هستی اصلا ؟
یا صرفا به خاطر شرایطش داری راضی به ازدواج میشی !!؟
انقد درگیر نفر قبلی هستی وقت کردی اصلا نامزدت رو بشناسی و ببینی به هم دیگه می‌خورید
مشاوره قبل ازدواج رفتی و در موردش فکر کردی و ... که میخوای باهاش ازدواج کنی ؟
تو در مسیر ازدواج با یک انسان دیگه ای هستی ولی افکارت پیش نفر قبلی زندگیت هست که وای گریه میکنه وای دانشگاه نمیره
پس منم دانشگاه نرم
تو داری ازدواج میکنی و اصلا مهم نیست برات که نامزدت در مورد دانشگاه رفتن و نرفتن و .. چی فکر میکنه و بخاطر نفر قبلی میخوای دانشگاه نری
هیچ می‌دونی چیکار میکنی با خودت و زندگیت و ..؟
شوهرم در جریان هست قبل اینکه بهش جواب مثبت بدم گفتم تا وقتی کات کردم بعدش نامزدی شد بازم گفتم همکلاسیمه بخواهیم یا نخواهیم جزیی از زندگیم بوده و هنوزم ۲ ترم دیگه از دانشگاه مونده شوهرم هم قبول کرد اون بنده خدا هم متوجه شده دیگه رابطه ما مثل قبل نیست
