ببنید من کلا هیچ دوستی ندارم و تو خانواده هم حرفامو نمیتونم به کسی بزنم
قبلا یه دوست داشتم خیلی منو دوست داشت و خیلی باهام خوب بود منم اوکی بودم باهاش بعد تا اینکه دعوامون شد هر دو انتخاب رشته کردیم...دیروز بهش پیام دادم ک چطوری اینا خیلی حالم بد بود از بی کسی داشتم میمردم احساس خفگی داشتم میکردم ...براش دیروز پیام دادم گفتم ک باهام حرف بزنم و اینا حالم خوب نیست و دلم خیلی برات تنگ شده ...در اومد گفت من اصلا دلم برای تو تنگ نشده
کثافت خودشو خیلی آدم حساب کرده
دلم میخواد فقط روی خودم دیگه تمرکز کنم دارم دیونه میشم....واقعا دارم میمیرم....حسمو نمیتونم بفهمونم واقعا
غرورم خورد شده🙂
حالم بده
یه چیزی بهم بگین ...یه کاری ...یه پشنهادی ک وقتی دو سال دیگه منو دید پشیمون بشه از حرفش
۱۶ سالمه