فحش ندادم
من ۱۸سالمه و مامانم ۴۵ امشب خیلی ازش گله کردم و تحقیرش مردم اون سر من خیلی بدبختی کشیده با پدر معتادم که ولمون کرده ساخت و با خون دل بزرگم کرد خدارشکر الان بابام پاک شده و شغل خوبی داره ولی به مامانم اصلا محبت نمیکنه
مامانم یه بدی ای درحقم کرده بود ملی به روش اوردم و خارش کردم خودش ام دونست که مقصر بود و هیچی نگفت
آخر شب اون اتاق بود زنگ زد بهم صبح ساعت چند بیدارت کنم و باهم آشتی کردیم
میدونم که درست میشه مثل سری های قبلی که دعوا کردیم اما عذاب وجدان دارم
یه اعتراف بکنم من اصلا کمش نمیدم خیلی حرف گوش نکن ام و اونم سر همین فحش میده نفرین میکنه در اخر جفتمون پشیمون میشیم من از کارم و اون از حرفایی که میزنه:)
قول دادم به خودم دیگه اذیت اش نکنم به حرفاش گوش کنم یه قول دیگه ام دادم حقوقم و گرفتم براش یچیزی بخرم