یه دختره تو آرایشگاه بهم گفت قرار بود بیاییم خواستگاریت

استرس اعلام نتایج آزمون سردفتری خفه ام کرده . خودمو اینجا سرگرم میکنم تا دیگه فکروخیال نکنم . گفته بودن امروز جوابا میاد هنوز نیومده 

چند روز پیش رفته بودم آرایشگاه یه دختره رو دیدم اونجا. همسن بودیم تو مدرسه دیده بودمش . اون انسانی بود من تجربی.  دختر خوشگلی و خیلی با ادبی بود . لبخند زد بهم گفت از وقتی مدرسه تموم شده دیگه ندیده بودمت . ما باهم همکلاس نبودیم خیلی خوب یادم نمونده بود بعد یه خورده آدرس دادن و تعریف خاطرات یادم افتاد کیه . پرسید ازدواج کردی گفتم آره.  گفت تو مدرسه خییییییلی از تو خوشم میومد . هم خوشگل بودی هم زرنگ هم مغرور . خیلی ب داداشم گفتم بیاد تورو بگیره . یبار اومد دم مدرسه تورو دید گفت اون دختره خیلی خوشگله ب من نمیدنش.