انقد ناراحتم که نگو
موندم چیکار کنم
توروخدا راهنماییم کنید با حرفهای منطقی چن روز آروم میشم
مادرم از اول مادر خوبی نبود همسر خوبی هم نبود
لجباز شکاک یه دنده ،بددهن،تنبل
بابام هم خوب نبود خسیس وعصبانی
خلاصه یه ترکیب سمی
فرض کنید ما چجور توچه فشاری بزرگ شویم
خلاصه از دستشون رر رفتم و۱۴ سالگی ازدواج کردم
اونا مثل قبل درگیر بودن تا ۱۸ سال گذشت
مادرم الان ۶۰ سالشه
دوسالی میشه رد
داده دقیقا از زمانی که من سالن زدم وموفق هم شدم بامن لج کرد
شاید منم مقصد بودم مثل فبل بهش سر نمی دم دیگه حوصله درد ودل باهاش رو نداشتم