سلام دوستان
تاپیک قبلمو ک زدم چند وقت پیش
با اینکه گفتم بچم چقدر درزمینه های مختلف با استعداده رتبه ریاضی و زبان داره و تابستون کامل پایه دوم معلم گرفتم براش که امسال اماده باشه سرکلاس و الان نمیدونیم چرا امتحان های کلاسی رو سفید میده
و میگه چون تو این کلاس اذیتم
۹۰ درصد گفتین بچت خودش مشکل داره و تو بچتو زیادی باهوش میبینی و فلان و چرا اینقدر خرج کردی براش و عوض کردن کلاس بهانس و خودش کم هوشه که برگه رو سفید داده و ...
فقط یکی دونفر راهکار دادن دستشون درد نکنه
خواستم نتیجه رو بگم بعد اون قضیه :
ما کلاسو به اصرار عوض کردیم برای بچه و رفت نشست سر اون کلاس الف
اما فقط برای دو زنگ ، چون معلم اون کلاس گفته بود نمیخوام جمعیت کلاسم بیشتر بشه و راضی نمیشده
زنگ سوم ناظم میاد بره ابدارخونه میبینه یه بچه کیف و کتاباش بغلش با بغض نشسته تو راهرو داره اشکاشو پاک میکنه
و گویا از کلاس یواشکی تا معلم رفته ماژیک بیاره فرار کرده
و معلم بی وجدان و بی مسولیت حتی متوجه نبود این بچه تو یه کلاس ۲۰ نفره نشده .
گویا معلم اون کلاس باهاش رسمی و بد رفتار کرده عمدا که بچه نیاد سرکلاسش و دانش اموزا هم حمله کردن بهش ک از کلاس ما برو بیرون اضافی
اینم بی سروصدا کیف بغل رفته یگوشه قایم شده گریه کرده
و وقتی ناظم دیدش ، گفته برم گردونید کلاس خودم تحمل میکنم عیبی نداره تا مادر پدرم بیان سراغم
میبرنش دفتر هرچی ازش میپرسن چیشده حرف نمیزنه تا اینکه معلم کلاس زبانش که بر حسب تصادف اونجا هم مشغول به تدریسه میاد دفتر چای بخوره، تا دخترمو میبینیه شروع به مکالمه با دخترم میکنه و دخترم به انگلیسی دست و پا شکسته میگه که معلم عصبانی بوده و بچه ها ناراحتش کردن و......
مدیر ک شاهد مکالمه دخترمه براش دست میزنه میگه احسنت
معلم زبانش ک اونجا شاغله هم توضیح میده که علت این بوده که گریه میکنه و میگه از باهوشای کلاس زبانمه و با ۱۳ ساله ها سر یه کلاس میشینه و کلی تعریف میکنه از دخترم.
مدیر هم که حرفای معلم زبانو میشنوه صدا میزنه معلم اون کلاس الف و معلم کلاس دخترمو و باهاشون برخورد میکنه
و بعدم یه جایزه به دخترم هدیه میده و میبرتش سرکلاس و بهمه میگه ک این دختر خانم بسیار دختر مودب و منظمیه و باید ازش الگو بگیرین
دخترم خیلی ذوق کرده بود و با ذوق جایزشو به بچه ها نشون داده بود
گفت مامان ازون ساعت به بعد دوستام دیگه اذیتم نکردن و همه میخواستن باهام دوست بشن
معلم هم خیلی خیلی باهام مهربون شده ، دیگه نمیخوام ازین مدرسه برم
هفته بعدشم رفت سر صف داوطلبانه و شاهنامه خوانی کرد جلو ۳۰۰ تا دانش اموز و گفت تمام معلما و مدیر ک تو مراسم صبحگاهی بودن برام دست زدن
برای درس علوم هم خودش بدون اینکه معلم بگه نیازه یا نه رفت تو گوگل درباره موضوع درس مطلب سرچ کرد و من پرینت گرفتم نشست خوندشون و رفته بود سر کلاس و کنفرانس داده بود تو زنگ علوم
معلم فیلمشو فرستاد گپ مادرا و گپ مدرسه و بعنوان یه بچه۷ ساله کلی همه خوششون اومده بود و تشویق شد . این هفته هم نماینده بهداشت بود رفته بود سر صف با اعتماد بنفس کامل مطالب بهداشتی رو اموزش داده بود .
دوتا ازمونک ریاضی و فارسی داشتن هفته پیش که همه رو کامل درست بدون خالی گذاشتن یا اشتباه پاسخ داده بود
و این هفته هم امتحان ریاضی و فارسی داشت هنوز نتایجو معلم نفرستاده اما خودش ک با خوشحالی اومد خونه و گفت خیالت جمع مامان عالی بودم
خواستم بگم هرگز قضاوت نکنید که بچه تنبله یا کم هوشه یا چیزی وقتی من بارها تو تاپیک کمک خواستم که بچم بخدا رتبه ریاضی داره تو مسابقات خانه ریاضی و محاله ۴ + ۵ رو بیاد اشتباه بنویسه ، کسی باور نکرد و بعضیا حتی گفتن خودت هم دیوونه ای و فلان
من فقط راهکار خواستم اما متاسفانه فقط قضاوت شدم
اخر سر مشخص شد واقعا بچم راست گفته و کلاس و معلم اذیتش میکردن الانکه برطرف شده دیگه ازمونای دوره ای رو سفید نمیده
ممنونم از همه کسایی ک دلسوزانه تو تاپیک قبلی راهنمایی کردن