من عروس بزرگم تقریبا دو ساله ک ازدواج کردم همه خرج و مخارج ازدواج مونو خود شوهرم داد و دریغ از ی هزار تومنی از سمت خونواده شوهر
حالا بردار شوهر دومیم با ی دختره دوسته ک قراره ب زودی نامزد شن بعد اونروز مادر شوهرم زنگ زده به شوهرم و گفته که اره نامزد داداشت برا منو آبجیات لباس خریده اینقد دختر خوبیه خیلی هوامونو داره این حرفا ره برا این گفته ک یعنی زن تو برا ما چیزی نمیخره یا اینکه نمیاد حمالی مارو بکنه
بنظرتون با این مادر شوهر عوضی چجوری رفتار کنم ک اینقد نخواد رابطه منو شوهرمو خراب کنه
سکوت کنین،اهمیت ندین
یا واقعا خواست شمارو به جون هم بندازه
یا صرفا حرف مادر پسری بوده
آدم حسابش نکن حالا من یه سوال دارم اگه اول خواستگاری مادر پسره بگه چادر سرش کنه دختره اگه میشه وتو مانتوی باشی چی تصمیمی میگیری
عروس تعریفی😰🙈
اهمیت نده چن وقت دیگه بد اون یکی رو هم میگه
بی توجهی خیلی راحت
این بماند ک اوایل چقد.ب من بی احترامی کردن چ خودش چ دختر بزرگش
الان ما با خواهر شوهر بزرگم قطع ارتباطیم بخاطر بی احترامی که ب من کرده و اینا ماتحت شون بیشتر ازین سوخته ک پسرشون بخاطر من با خواهرش قطع ارتباط کرده
خیلی جالبه برام،همه ی تا پیکای مادرشوهری یه جوره،همه خرجارو شوهرشون کرد یه هزاری خونواده ی شوهر خرج نکردن،میخوان بین زن و شوهرو بهم بزنن،،،
واقعا برام جای سواله ها،همشون یه جورن،
برای منم میگفتن همچین چیزایی که اره فلانی زندگی جمع کنه فلانی به درد ما میخوره ذره ای برام اهمیت نداشت همون فلانی جونشون تا عقد بود خووووب اینا رو دوشید بعد عروسیش بقول خودش همشونو نشوند سرجاشون حالا ناله میکنن فلانی ال کرد بل کرد بازم من ذره ای برام اهمیت نداره و هیچوقت جوابشونو نمیدم
