من از محیط بیمارستان خاطره خوبی ندارم بله من زایمان زودرس داشتم همسرم به شدت هوامو داشت و من به حسادت پرستارها رو احساس کردم
دیگه وقت مریضی به فکرت نباشن کجا باشن پس
به غیر از موارد دیگر که استارتر فرمودن و درست هم گفتن بعضی ها شورش و درآوردن
ولی قسمت بیمارستان کاملا مخالفم
نسل مادرهای ما تا دم مرگ باید کار می کردند و کسی قدران نبود
اتفاقا نسل الان که شوهراشون به خاطر یه دعوا رنگشون سفید میشه خوب کاری می کنن
دختر مردم از سر راه نیومده که هر کی هر چی خواست بهش بگه
برای مردهای ایرانی این مورد لازمه
به این داستان کاری ندارم ولی من یه بار واقعا فشارم پایین بود رفتم بیمارستان سرم که ندادن هیچ گفتن برو آب قند بخور آخه اگه با اب قند فشارم میخواست بالا بیاد بیمارستان نمیومدم یا اکثرا میگن خودتو لوس کردی
رفتم درمانگاه خصوصی سرم زدم دیگه هم بیمارستان دولتی نمیرم
🤣وای بنده خدااا
این خانم پرستاره هم دقیق یادم نیست اما میگفت غشیای ساختگی تا دقایق آخر مقاومت میکنن تا اینکه چیزی بهشون تزریق میکنن تا دست بردارن از نمایش از اون موقع که اون تاپیکو دیدم همش میگم اخه چطوری؟ من بودم همون اول میزدم زیر خنده 🤣🤣🤣 بازیگرای خوبی میشدن حیف شدن طفلیا
بله دقیقا درست گفتین . حالا این جایی که من هستم بیمارستان داخلی. یه بیمارستان هست که برای شکستی و ....
روی تخت های اوژانس پر از بیمار هایی که تصادف کردن و خونریزی دارن بعد این جور ادم ها می یان بین این و کار رو برای کادر درمان سخت می کنن بعد حالا اگر کادر درمان بیچاره یه اشتباه بکنه دیکه ولش نمی کنن
یادمه چند سال پیش دخترخالم امده بود خونمون و چند باهی بود ازدواج کرده بودن
انگاری با همسرش بحثش شده بود و خودش رو زد به بیهوشی و مریضی
شوهرش اصلا نگاهش هم نکرد چه برسه ببره پیش پزشک آبجی و داداشم پا شدن بردنش بیمارستان و کلی هزینه سرم و قرصش رو دادن و امد خونه حالش خوب شد🤭
بعد ما فهمیدیم شگردش اینه وقتی بین خودش و همسرش کدورت پیش میاد خودش رو به مریضی میزنه🤣
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز