شوهرم مال روستاس ولی خودش تو شهر درس خوند کار کرد دانشگاه رفت و خونه خرید ماشین خرید کلا همش تو شهر بود ولی خونوادش خیلی از خواهر برادراش تو روستان..روستا خیلی خوبه همه ی مردم هم مث هم نیستن ولی روستای اینا افتضاحه..فرهنگ صفر بشدت مرده پرست و بچه زیاد میارن..مثلا خواهرش بچه پنجمشو الان اورد.وضع مالی هم افتضاح.بعد من دوتا دختر دارم و اصلا وابدا دیگه قصد بچه ندارم ب شوهرمم گفتم ولی مامانش هرسری ک میرم میگه شوهرمم گهگاهی تحت تاثیر حرفای اطرافیانش میشه ک میگن پسر و از این حرفا.مخصوصا مامانش واقعا اعصابم نمیکشه..میگن پ دوتا چیه..حالا من با اون نفهما کاری ندارم حرفشون مهم نیس میترسم شوهرمو تحریک کنن..سره دختر دومم باردار بودم کسی نمیدوست هنوز دیدم مادرشوهرم هی ی چیزی ب شوهرم میگه شوهرمم هی میگه بابا بسه ای حرفا چیه گفتم چی میگه دیدم مادرشوهرم گفت ی داداش بیارین برا دخترتون..از،تایمی ک دخترم بزرگم رو از شیر گرفتم شروع کرد ب گفتن...حالا خداشاهده اصلا نمیدونه چجور بزرگ شدن چ سختیایی باهاشون کشیدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خانواده شوهر منم همینه تا بچمو از،شیر گرفتن گفتن که چرا دومی نمیارین؟منم اولاش با شوخی جوابشونو میدادم ولی این اخریا میگفتم مگه شما خرجشو میدین یا سختیاشو قراره تحمل کنید که هی میگید
زندگی قبل تو سوتفاهم بود نفس مامان😘😘 (کاربری دست دو نفره)
ایشون گفته روستاشون افتضاحه چون بچه زیاد میارن. مسئله من خواهر شوهرش نیسمسئله بی احترامی به روستاییا ...
اه دنبال حاشیع این
بخون نوشته روستا خیلیم خوبه روستای شوهرش داغونه
فقط 17 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
خب بچها منم به ارزوم رسیدم بلخره بیبیم مثبت و باردارشدم(مامان دوتا فرشته کوچولو)ولی خب تو هفته های پایین قبل از شنیدن صدای قلبشون خدا اونارو ازم گرفت🙂ولی ناامید نمیشم اونا بااومدنشو امید زندگی رو ب قلب من اوردن من بازم تلاشمو میکنم شمام برام دعا کنید 🙏♥️♥️🙂۱/۲/۰۳ من ددباره مامان شدم🥺