روزی بنده ای از خدا پرسید اگر سرنوشت من را از قبل نوشته ای پس چرا دعا کنم؟خدا رو کرد و گفت شاید نوشته باشم هرآنچه او دعا کرد...🤍. خدا من نمیدونم چی قراره پیش بیاد خودت کمکم کن دستمو ول نکن میدونی جز تو امیدی ندارم:)🤍🌊شکرت خدایا. ۲۳مهر۱۴۰۳
دانشجوی کنکوری"😑"متاهلم"💞" درخواست دوستی نمیپذیرم"🧑🦯🕳" نینیسایت دنیای کوچیک منه و تاپیکای قفلم دلخوشیم تو این دنیای کوچیک"💜" دوست داشتن تورا چگونه توصیف کنم؟ جز اینکه بگویم بی تو مرا نیست! "♥️"هرکی داره با غمی میجنگه که ما ازش بی خبریم؛ با هم مهربون تر باشیم"💚"فعلا میسازم؛ چه میشود کرد؟ مگر میشود دنیا را پاره کرد و از تویش خوشبختی در آورد؟ همین هست که هست"💔" اگر کسیو فرشته دیدی، بدون تو بالش بودی"💛"
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
نه بابا من کسانی رومیشناسم از نزدیک که سرشار از کینه و مرض و بخل وحسادتن ولی غنی ازمال دنیان بهترین پست و مقام رو دارن. بخدا قسم اغراق نمیکنم
آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر میکند. فکر میکند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازهی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن میرسد میبیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشمهایش چین افتاده، پاهایش ضعف میرود و دیگر نمیتواند پلهها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطرههاست که روی دوش آدم سنگینی میکند.». از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
خودم همیشه نون دلم رو خوردم جایی هم که نشد واقعا پیش خودم سرم بالا بود هیچ وقت عذاب وجدان نداشتم خداروشکر تو سختیای عجیب زندگیم هم خداروشکر کردم و خدا همیشه خودش حواسش بوده بهم