یه روز تو خیابون همو میبینیم میاد جلو سلام و احوال پرسی دفه بعد که میبینیم منم بخوام سلام کنم پشتشو میکنه که مثلن منو ندیده. نزدیکانم فوت شوت تسلیت گفت. دفه بعد هم در همون حد نزدیکم بود فوت شد تسلیت نگفت خونه مادرشوهرم همو ببینیم گاهی میاد پیشم سرصحبتو بازمیکنه و یکمم فضولی اززندگیم. دفه بعدش یه کلمم حرف نمیزنه بچم بدنیااومد اومدن خونمون اصن نگف مبارکه مثلن عیدغدیر اومد ب همه گف عیدتون مبارک بمن نگف گاهی میگه گاهی نمیگه عید میشه یبار باهمه روبوسی میکنه ب من فقط دس میده دفه بعدی عید بشه باهمه روبوسی کنه بامنم میکنه. یهو میبینی روزای عادی وارد جم میشه ب همه دست میده ب منم میده ولی دفه بعد منو نادیده میگیره بهم دس نمیده گاهی وقتام یه حرفی میزنم ج نمیده بنظرم میشنوه و خودشو میزنه به اون راه و......کلا یروز خوبه یروز بد.من خیلی سعی کردم احترام بزارم دیدم نمیشه بنظرتون چشه و من واکنشم چی باشه من اصن دوس ندارم یروز خوب باشم یه روز بد ادم باید یه رنگ باشه