یکساله عقدیم. برای خونه رفتیم فرش پسند کردیم و ما رسممونه دختر یه قالی ۱۲ متری میگیره و آشپزخونه رو گلیم میکنه و اتاق خواب هم گلیم میکنه. شوهرم گفت مادرم گفته عروس باید ۲ تا قالی ۱۲ متری بده و زن داداشمم دو تا ۱۲ متری داشته. خونواده منم گفتن باشه. بعد خونه ما جوریه که قالی ۱۵ متری واسش بهتره ولی خب قیمت قالی ۱۵ متری بیشتره. به شوهرم گفتم خب سه تا ۳ متری بگیریم با ۶م و قیمتش نصف نصف کنیم چون خونواده منم نمیتونن بیشتر یا ربع سکه زیر لفظیمو بفروشیم خودمو مابقیشو بدیم. شوهرم گفت تو چیکار به اینا داری خود پدر مادرا تصمیم میگیرن. روز بعدش که من به شوهرم گفتم میرم حمام و آرایشگاه دیدم شوهرم یکساعت بعد زنگ زده ولی من حمام بودم. مادرشوهرم به مادرم زنگ زده من به همراه پسرم و دخترم اومدیم یه دونه قالی برمیدارم و دیگه هیچی به مادرم نگفته شما چند متری برمیدارین و هیچ مشورتی نکرده و نگفته شما هم بیاین با هم بگیریم و ببریم . بعد مادرشوهرم زنگ منم زده من آرایشگاه بودم متوجه نشدم
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
عزیزم پولش قراره از جیب ایشون و خانوادش بره یعنی چی
اخه ما اصلا از این چیزا نداریم و همه جهازو خونواده دختر میده اینکه تو یکی بده من یکی ما خیلی بدمیدونیم و کسر شانه برا خانواده دختر پسر فقط سرویس چوب میده و تلویزیون و صوتی همین