یکساله عقدیم. برای خونه رفتیم فرش پسند کردیم و ما رسممونه دختر یه قالی ۱۲ متری میگیره و آشپزخونه رو گلیم میکنه و اتاق خواب هم گلیم میکنه. شوهرم گفت مادرم گفته عروس باید ۲ تا قالی ۱۲ متری بده و زن داداشمم دو تا ۱۲ متری داشته. خونواده منم گفتن باشه. بعد خونه ما جوریه که قالی ۱۵ متری واسش بهتره ولی خب قیمت قالی ۱۵ متری بیشتره. به شوهرم گفتم خب سه تا ۳ متری بگیریم با ۶م و قیمتش نصف نصف کنیم چون خونواده منم نمیتونن بیشتر یا ربع سکه زیر لفظیمو بفروشیم خودمو مابقیشو بدیم. شوهرم گفت تو چیکار به اینا داری خود پدر مادرا تصمیم میگیرن. روز بعدش که من به شوهرم گفتم میرم حمام و آرایشگاه دیدم شوهرم یکساعت بعد زنگ زده ولی من حمام بودم. مادرشوهرم به مادرم زنگ زده من به همراه پسرم و دخترم اومدیم یه دونه قالی برمیدارم و دیگه هیچی به مادرم نگفته شما چند متری برمیدارین و هیچ مشورتی نکرده و نگفته شما هم بیاین با هم بگیریم و ببریم . بعد مادرشوهرم زنگ منم زده من آرایشگاه بودم متوجه نشدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم پولش قراره از جیب ایشون و خانوادش بره یعنی چی
اخه ما اصلا از این چیزا نداریم و همه جهازو خونواده دختر میده اینکه تو یکی بده من یکی ما خیلی بدمیدونیم و کسر شانه برا خانواده دختر پسر فقط سرویس چوب میده و تلویزیون و صوتی همین