خواهش میکنم ازت تمنا میکنم بادوستت حرف بزن بگو دوست داشتی بچه ات الان دست پدرش بود ویه نامادری کتکش میزد
اگر درست نشد نامحسوس ب شوهرش خبربده
اگر ب شوهرش نگی واون بچه هربار کتک بخوره توهم توی گناهش شریکی
اصلأ دوستم روانیه ولی من موندم چطوری بعضیا انقدر خودشونو جر میدن واسه ازدواج مجدد خواهرشوهر خودمم بچه داره طلاق گرفته دوست پسرش میگه نرو دنبال بچت نمیره بیارش از خونه باباش یا بهش گفته کل مخارج عروسی و جهاز و خونه بامن بچمم نمیارم پیش خودم تو فقط بیا منو بگیر
ازدواج ی هندونه دربستس هیچوقت معلوم نمیکنه ک واقعأ طرفت خوبه یا بد شایدم خوب باشه تهش واسه خودت خوبه ن واسه بچت الان همین دوستم واسه من خییییلی ادم خوبیه همه جا بدردم خورده وقتی پدر مادر طلاق میگیرن ی بار اون بچه شکست میخوره و باازدواج والدینش شکست دوباره رو محکم تر میخوره مگر اینکه بله بزرگ باشه بچه از اب و گل دراومده باشه
واااای خب با همون شوهره خودش میموند دیگه مگه دوست پسرش الان میخاد تاج بزاره سرش شک نکن دوس پرشم بدتر میشه حالا ببین . دیدم که میگم طرف طلاق گرفته که بره عشق حال تو ازدواج دوم ری ده شده بهش به غلط کردن افتاده
شریک زندگی حتمأ زن و شوهر بودنه باور کن من با شوهرم تو دوستی خیییلی خوشحال تر بودیم تاالان بله ادم وقتی دختر هست یا پسر هزار و یک ارزو دارع اما واقعأ شاید از درک من خارجه ازدواج مجدد کردن پدر خودمم بیوه است مادرم فوت شده کاسه سفره نداره زندگیش خیلی سخت میگذره اما من میذارمش کنار اگه ی روزی زن بگیره چون داداشم خیلی بچه است ۱۶سالشه همش دیگه ی وقتایی شرایط زندگی طوری میشه ک ادم نمیتونه ب این چیزا فکر کنه
